کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > توصیه هایی برای طلاب > تاکید علامه طهرانی بر ضرورت همراهی عرفان الهی با علوم ظاهری

تاکید علامه طهرانی بر ضرورت همراهی عرفان الهی با علوم ظاهری

مربوط به دسته های:
توصیه هایی برای طلاب -

اجتهادى كه فقط از روى قواعد صورت گيرد اجتهادى فرمولى ميباشد. اين اجتهاد همچون ناودان است كه آب حيات نيست. اگر هم آبى فرضا در وى جارى گردد و حكمْ مطابق با واقع درآيد، ظرف و وسيله براى گذر آن آب حيات بوده است. و خداى ناكرده اگر اين ناودان شكسته و پاره شود خرابى‌هاى آن بى‌شمار است.

منبع: آیت نور صفحه ۴۰۴ تا۴۰۷

فهرست
  • ↓۱- تاکید علامه طهرانی بر ضرورت همراهی عرفان الهی با علوم ظاهری
  • ↓۲- روايتى عجيب از حضرت صادق عليه السّلام وارد است كه حقّا موجب تنبّه و بيدار باش است:
  • ↓۳- پانویس

تاکید علامه طهرانی بر ضرورت همراهی عرفان الهی با علوم ظاهری

و در ضرورت اتّصاف طلّاب به كمالات معنوى و إشراب از عرفان الهى و رسيدن به علوم حقيقيّه و روشنى دل و بصيرت باطنى- علاوه بر داشتن تخصّص در علوم رائج حوزوى- و عدم اكتفا به علوم ظاهرى بدون رسيدن به توحيد و حقيقت بندگى و عبور از حجابهاى ظلمانى و نورانى؛ بحث مفصّلى را با استناد به آيات و روايات مطرح نموده و نهايةً در جمع‌بندى كلام به لزوم وجود مربّيانى الهى و ملكوتى در حوزه‌ها كه جامع بين ظاهر و باطن باشند اشاره ميفرمايند:

«... چنين فقيهانى كه جامع بين علم ظاهر و باطن و ميان علم و عمل هستند بايد مربّى طلّاب و حوزه‌ها باشند. آنها علم حقيقى را از جانب حضرت ربّ مى‌گيرند و بر متعلّمين پخش مى‌كنند.

شب‌ها در محراب عبادت قيام دارند و با پاى محكم و استوار به كرنش و نيايش به درگاه حضرت معبود، دلهايشان مجذوب جذوات إلهيّه و سبحات ربّانيّه ميشود، و روزها آنچه را گرفته‌اند پس ميدهند و در اين عالم وسيع شنا مى‌نمايند و به عالم وجود إفاضه فيض مى‌نمايند:

إِنَّ نَاشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ أَشَدُّ وَطْئًا وَ أَقْوَمُ قِيلًا* إِنَّ لَكَ فِى النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلا. [۱]

«تحقيقا آنچه در شب مى‌رسد، براى تو گامى استوارتر و گفتارى پايدارتر است. و تحقيقا از براى تو در روز مجال واسعى است كه در اين عالم كثرات شنا كنى (و آنچه را در شب گرفته‌اى، در روز مصرف نمائى).»[۲]

و در لزوم پرورش مجتهدانى قوى و كار آمد كه در اوج علم و عمل، و متخصّص در علوم حوزوى و متّكى به ملكوت أعلى، و جامع بين ظاهر و باطن باشند، كه فتاوايشان از قوّت ظاهرى و باطنى برخوردار باشد، به استناد ادلّه قرآنى و روائى ميفرمايند:

«بنابراين، اجتهادى كه فقط از روى قواعد صورت گيرد اجتهادى فرمولى ميباشد. اين اجتهاد همچون ناودان است كه آب حيات نيست. اگر هم آبى فرضا در وى جارى گردد و حكمْ مطابق با واقع درآيد، ظرف و وسيله براى گذر آن آب حيات بوده است. و خداى ناكرده اگر اين ناودان شكسته و پاره شود خرابى‌هاى آن بى‌شمار است.

مولانا در دفتر پنجم مثنوى گويد :

علم چون در نور حق پرورده شدپس ز علمت نور يابد قوم لُدّ
هر چه گوئى باشد آنهم نور پاككاسمان هرگز نبارد سنگ و خاك‌
آسمان شو ابر شو باران ببارناودان بارش كند نبود بكار
آب اندر ناودان عاريّتى استآب اندر ابر و دريا فطرتى است‌
فكر و انديشه است مثل ناودانوحىِ مكشوف است ابر و آسمان‌
آب باران باغ صد رنگ آوردناودان، همسايه در جنگ آورد [۳]

و همچنين در دفتر دوّم گويد:

علم تقليدى بود بهر فروختچون بيابد مشترى خوش بر فروخت‌
مشترىّ علم تحقيقى حق استدائما بازار او با رونق است‌
لب ببسته مست در بيع و شرىمشترى بى حد كه اللهُ اشْتَرَى‌
درس آدم را فرشته مشترىمحرم درسش نه ديو است و پرى‌
آدم أنبِئْهُمْ بِأَسْما درس گوشرح كن أسرار حق را مو به مو[۴]

روايتى عجيب از حضرت صادق عليه السّلام وارد است كه حقّا موجب تنبّه و بيدار باش است:

در «وافى» از «كافى» از محمّد از ابن عيسى از ابن فضّال از علىّ بن عقبه از عمر از حضرت أبى عبد الله عليه السّلام روايت است كه راوى گفت:

قَالَ لَنَا ذَاتَ يَوْمٍ: تَجِدُ الرَّجُلَ لَا يُخطِى‌ءُ بِلَامٍ وَ لَا وَاوٍ خَطِيبًا مِسْقَعًا، وَ لَقَلْبُهُ أَشَدُّ ظُلْمَةً مِنَ اللَيْلِ الْمُظْلِم؛ وَ تَجِدُ الرَّجُلَ لَا يَسْتَطِيعُ تَعْبِيرًا عَمَّا فِى قَلْبِهِ بِلِسَانِهِ، وَ قَلْبُهُ يَزْهَرُ كَمَا يَزْهَرُ الْمِصْبَاحُ. [۵]

«حضرت روزى به ما گفتند: شما مردمى را مى‌يابيد كه در سخن گفتن چنان استادند كه حتّى در يك حرف همچون لام و يا واو اشتباه نمى‌كنند؛ خطيبى هستند بليغ، و يا جَهْورىّ الصّوت، و يا بطور مسلسل بدون ارتعاش و لكنت لسان خطبه ميخوانند؛ امّا قلبشان تاريكتر است از شب تاريك. و همچنين شما مردمى را مى‌يابيد كه توانائى ندارند كه آنچه را در نيّت دارند بر زبان آورند؛ امّا قلبشان همچون چراغ درخشان نور ميدهد.»

... اين حقير در مباحث اجتهاد و تقليد به ثبوت رسانيده‌ام كه از شرائط حتميّه إفتاء و حكم، «از جزئيّت به كلّيّت پيوستن» است؛ و تا عبور از عالم نفس نگردد و معرفت حضرت ربّ پيدا نشود، اين شرط متحقّق نمى‌شود ...»[۶]

پانویس

۱. آيه ۶ و ۷، از سوره ۷۳: المزّمّل‌

۲. نگرشى بر مقاله بسط و قبض تئوريك شريعت» ص ۱۲۶

۳. «مثنوى» ملّا جلال الدّين رومى، طبع ميرخانى، ج ۵، ص ۴۸۵، سطر ۲ تا ۴؛ و از طبع ميرزا محمودى: ص ۴۹۸، سطر ۱۲ تا ۱۴

۴. مثنوى» ج ۲، ص ۱۸۵، سطر ۲۲ و ۲۳

۵. وافی ج۱ جزء ۳ ص ۵۱ باب اصناف القلوب و تنفل احوال القلب

۶. نگرشى بر مقاله بسط و قبض تئوريك شريعت» ص ۱۲۶ تا ۱۲۹