کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > زندگی نامه آیت الله حجت کوه کمره ای

آیت الله حجت کوه کمره ای

تغییر عنوان از: زندگی نامه آیت الله حجت کوه کمره ای
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست
  • ↓۱- زندگی‌نامه آیت‌الله سید محمد حجت کوه کمری
  • ↓۲- پانویس

زندگی‌نامه آیت‌الله سید محمد حجت کوه کمری

آیت الله آقا سید محمد کوه کمری اصلاً از قریه کوه کمر که یکی از قراء تبریز است می‌باشند. در ماه شعبان ۱۳۱۰قمری متولد شده و در حجر پدر بزرگوار تربیت یافته و در مدت کوتاهی تحصیلات مقدماتی لازمه و واجبات معموله را در همان شهر فرا گرفتند و پس از آن شروع در فقه و اصول و معقول نموده و سایر فنون از ریاضیات و طب قدیم و مقداری از فیزیک و شیمی را از علماء و دانشمندان آن شهر تحصیل نمودند و اغلب تحصیلات فقهی و اصولی سطوح ایشان، نزد والدشان مرحوم سید علی کوه کمری بوده است.

پس از تکمیل سطوح در سن ۲۰ سالگی به نجف اشرف عزیمت نمود و در آنجا به درس مرحوم صاحب عروه حاضر شدند . رجال و حدیث را از رجالی معروف مرحوم آقا سید ابوتراب خوانساری فرا گرفتند و از نزد دیگر علما همچون مرحوم شیخ الشریعه و حاج شیخ علی قوچانی و میرزا محمد حسین نائینی ودیگر اجلّا بهره‌مند شده و پس از نیل به درجات عالی اجتهاد در سال ۱۳۴۹ به بلده طیّبه قم آمده و یکی از اعاظم علما و مدرسین آن حوزه بودند. ایشان مورد توجه خاص مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی واقع شدند تا این‌که بعد از رحلت آن زعیم بزرگ در جای وی به به تدریس پرداخته و یکی از زعمای حوزه و مراجع تقلید گشتند.

ایشان در روز دوشنبه ۳ جمادی الاولی قریب به ظهر در سال ۱۳۷۲قمری از دنیا رحلت کردند و پس از تشییع عظیمی در حجره‌ای کنار مسجد حجتیّه به خاک سپرده شدند[۱].

مرحوم علامه رضوان الله علیه میفرمایند: جناب آیة الله شربیانی دامت برکاته نقل کردند از مرحوم آیة الله العظمی مجتهد جامع الشرائط، سید محمد حجّت کوه کمری اعلی الله مقامه الشریف که از مراجع پاکیزه و عالی‌قدر در حوزه علمیه قم بوده‌اند که وقتی یک نفر مرد دهاتی از باب وجوه شرعیّه یک اسکناس پنج تومانی در دست ایشان گذاشت ایشان چون آن وجه را گرفتند دست آن مرد را رها نمی‌کردند و همین‌طور کف دست او در کف دست ایشان بود تا بالاخره رها کردند و آن مرد رفت سپس یکی از حضّار پرسید تا به حال دیده نشده است که شما وجوهی را که می‌گیرید این‌قدر دستتان در دست طرف بماند امّا در این مورد بسیار معطل شدید. ایشان در پاسخ گفتند این مرد زارع است و از بیل زنی این وجه را کسب کرده است، در کف دستش در اثر تاول‌هایی درشت و خشن و برآمدگی‌هایی مشهود بود من آن برآمدگی‌ها را در دست خود فشار دادم تا به دست من فرو رود و بدانم که مالی را که از این طریق به دست آمده است در کدام طریق باید مصرف نمود[۲].

پانویس

[۱]. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۱۸-۳۰۶

[۲]. قبض و بسط شریعت، ص۹۷