کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > توصیه هایی برای طلاب > شروطی که در شاگردان درس باید احراز شود

شرائط تدریس

تغییر عنوان از: شروطی که در شاگردان درس باید احراز شود

استاد در مقام تعليم و تدريس حقّ ندارد براى هر كسى درس بگويد، بلكه بايد تقوى و صلاح شاگرد خود را احراز كند و بداند كه او اين علم را در جهت تحصيل رضاى خدا و رضاى امام زمان عجّل‌اللـه‌تعالى‌فرجه‌الشّريف به كار مى‌گيرد. بايد با شاگردان خود شرط كند كه ملتزم به دستورات دين باشند و بدانها عمل كنند. سيره علماى سابق نيز اينچنين بوده است؛ مى‌گويند شرط شركت در مجلس درس شيخ أنصارى رحمه‌اللـه، خواندن نماز شب بوده است.

نویسنده: آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی

منبع: نور مجرد صفحه۱۷۵ تا ۱۷۹

فهرست
  • ↓۱- شرائط تدريس
  • ↓۲- شروطی که در شاگردان درس باید احراز شود
  • ↓۳- تدريس به شرط التزام و عمل به دستورات دين
  • ↓۴- پانویس

شرائط تدريس

خداوند تبارك و تعالى قلب علماء ربّانى را محلّ تابش و إشراق أنوار علم و معرفت و سينه‌هاى آنان را خزانه علوم و معارف خود قرار داد، تا علاوه بر حراست و حفظ آنها از دستبرد افراد ناأهل و بدگوهر، آنها را به افراد قابل و مستعدّ از خلف صالح خود بياموزند و آن علوم را براى آنان به ميراث بگذارند. چرا كه اين علم اگر در دست عالمى باشد صاحب فطرت و عقل سليم و برخوردار از ضمير روشن، پايه‌هاى دين و أركان آن را محكم و مشيّد مى‌گرداند و با تبليغ و ترويج آن علوم ربّانى، روزبه‌روز بر پهناى افق خورشيد إسلام افزوده واين دين مبين را گسترش مى‌دهد.

شروطی که در شاگردان درس باید احراز شود

و در مقابل اگر اين علم به دست عالم سوء باشد، آن را سلاحى عليه دين خواهد كرد و با القاء شبهات و ايجاد بدعت‌ها، جامعه را از سلوك و حركت در صراط مستقيم منحرف كرده و به ضلالت و گمراهى مى‌كشاند.

بدگهر را علم و فنّ آموختندادن تيغ است دست راهزن
تيغ‌دادن در كف زنگىّ مستبه كه آيد علم نادان را به دست
علم و مال و منصب و جاه و قِرانفتنه آرد در كف بدگوهران[۱]

تدريس به شرط التزام و عمل به دستورات دين

فلذا حضرت علاّمه والد رضوان‌اللـه‌عليه مى‌فرمودند: استاد در مقام تعليم و تدريس حقّ ندارد براى هر كسى درس بگويد، بلكه بايد تقوى و صلاح شاگرد خود را احراز كند و بداند كه او اين علم را در جهت تحصيل رضاى خدا و رضاى امام زمان عجّل‌اللـه‌تعالى‌فرجه‌الشّريف به كار مى‌گيرد. بايد با شاگردان خود شرط كند كه ملتزم به دستورات دين باشند و بدانها عمل كنند. سيره علماى سابق نيز اينچنين بوده است؛ مى‌گويند شرط شركت در مجلس درس شيخ أنصارى رحمه‌اللـه، خواندن نماز شب بوده است. [۲]

و استاد نبايد به مجرّد بيان درس اكتفاء كند، بلكه در خلال درس بايد معارف و مكارم أخلاق را براى شاگردان خود بيان كند و سيره سلف صالح از بزرگان و أعيان علماء شيعه را در مجاهده با نفس و دورى از هوى و تحمّل رنج و مشقّت‌هايى كه در تحصيل علم كشيدند بازگو كند و آنها را با دو بال علم و عمل حركت داده و تربيت نمايد.

اگر انسان به يك نفر كه با خلوص‌نيّت علم را للّه فرا مى‌گيرد يكى از كتب مقدّمات را درس بدهد، بهتر است از اين كه براى عدّه زيادى كه نيّتشان خدا نيست سطوح عاليه را تدريس كند ؛ زيرا ممكن است خداى ناكرده در آينده در صراط مستقيم حركت نكنند و از اين علم، استفاده سوء ببرند.

پانویس

۱. مثنوى معنوى، دفتر چهارم، ص ۳۵۹.

۲. نظير اين مطلب از مرحوم سيّد بحرالعلوم نيز نقل شده است. مرحوم تنكابنى در قصص‌العلمآء ميگويد: آخوند ملاّ زين العابدين سلماسى گفت كه بحرالعلوم هر شب در كوچه‌هاى نجف مى‌گرديد و براى فقرا نان و نحو آن مى‌برد. پس روزى چند درس را ترك كرد. پس طلاّب مرا شفيع كردند و من به خدمت آن جناب عرضه داشتم. آن جناب گفت كه درس نمى‌گويم.

پس بعد از چند روزى بار ديگر طلاّب مرا واسطه كردند كه سبب درس نگفتن را استعلام كن. پس من بار ديگر به ايشان عرضه داشتم، آن جناب فرمود كه اين جماعت طلاّب را هرگز نشنيدم كه در نصف شب تضرّع و زارى و مناجات صداى ايشان بلند شود با اينكه من در غالب شبها در كوچه‌هاى نجف مى‌روم، پس چنين طالب علم را استحقاق نيست كه براى ايشان درس بگويم. چون طلاّب اين سخن را شنيدند، همه به تضرّع و زارى برآمدند و شبها صداى گريه و مناجات طلاّب از هر سو بلند شد؛ پس آن جناب بار ديگر مشغول به تدريس گرديد. (قصص‌العلمآء، ص ۱۷۳ و ۱۷۴)