منبع: آیت نور صفحه ۶۲ تا ۶۷
ايشان در سال ۱۲۶۲ هجرى قمرى در طهران تولّد يافت و پس از فراگيرى مقدّمات و سطح، در سال ۱۲۸۳ به نجف اشرف هجرت نموده و در رتبه درس اساتيد بزرگ قرار گرفت، و پس از مهاجرت تاريخى ميرزاى بزرگ مرحوم آية الله مجدِّد: حاج ميرزا محمّد حسن شيرازى رحمة اللهعليه به سامرّاء، ايشان نيز در سالهاى پيش از ۱۳۰۰ هجرى قمرى به سامرّا مهاجرت و ساليان دراز در آنجا توطّن و از مكتب او استفادهها نمود و از شاگردان معروف و أصحاب خاصّ وى گرديد.
ايشان در اين دوران، هم بحث با آية الله آقا سيّد محمّد فشاركى وآية الله آقا ميرزا محمّد تقى شيرازى بود و بنا به نقل حضرت آقا از قول مرحوم والدشان اين سه تن پيوسته با هم ملازم و مباحث بودهاند.
بارى آية الله آقا سيّد ابراهيم طهرانى ساليان متمادى از محضر پر فيض ميرزاى بزرگ بهره مىبَرد و مدارج عاليه علم را طى نموده از أفاضل علماء و أصحاب بحث وى ميگردد و پس از ازدواج با ربيبه ميرزا جزء مقرّبان و اهل بيت ايشان گرديده متصدّى امور شخصى و اموال مرحوم مجدِّد نيز ميگردد، به گونهاى كه منازلى را كه ميرزاى بزرگ در سامرّاء براى برخى فضلا بنا ميكردند همه با مهندسى و نظارت و تقويم و مديريّت او انجام مىگيرد، و اين هميارى و همراهى با استاد كه از زمان هجرتشان به سامرّاء شروع شده بود تا زمان ارتحال ميرزا در سال ۱۳۱۲ هجرى قمرى استمرار مىيابد
ايشان پس از رحلت استاد بزرگ خود هشت سال ديگر نيز در سامرّاء مىمانند و به تلاشهاى علمى و عملى و رسيدگى به امور ادامه ميدهند و در سال ۱۳۲۰ براى زيارت حضرت ثامن الحجج علىّ بن موسى الرّضا عليه آلاف التّحيّة و الثّنآء به ايران باز ميگردند، و بجهت عواملى كه مانع بازگشت ايشان به عتبات عاليات مىشود در طهران اقامت نموده و به رسيدگى به امور شرعيّه مردم مىپردازند. مدّت توقّف ايشان در عتبات عاليات (نجف اشرف و سامّراء) مجموعا سى و هفت سال بوده است.
مرحوم مجدّد شیرازی با وجود عيال اوّل خود (والده آقا سيّد محمّد) و عيال دوّم خود (والده آقا سيّد على) با علويّه خانم ناظر[۱]كه شوهر خويش مرحوم رجبعلى طهرانى را از دست داده و به همراه برادران عالم وفاضل خود آقا سيّد زين العابدين طهرانى (معروف به آقا سيّد آقا)[۲] و آقا سيّد محمّد تقى طهرانى و آقا سيّد مصطفى قنات آبادى و نيز به همراه فرزندان يتيمش دو پسر و دو دختر به نجف اشرف مهاجرت نموده بود ازدواج مىنمايد و فرزندان يتيم وى را در دامان پر مهر خود مىپرورد و آنان را همچون فرزندان خود تحت سرپرستى و تربيت مىگيرد، به گونهاى كه براى آقا ميرزا محمّد طهرانى (يكى از پسران علويّه خانم) و پسر خودش آقا سيّد على درس خصوصى مستقل قرار ميدهد،[۳] و همچنين شهربانو خانم، يكى از دختران مخدّره علويّه را كه ربيبه اوست به نكاح شاگرد مبرّز خويش آقا سيّد ابراهيم طهرانى در مىآورد؛ و بدين لحاظ ايشان داماد ميرزا محسوب مىشوند.
ثمره اين ازدواج مبارك پنج پسر بنامهاى آقا سيّد محمّد صادق (پدر حضرت آقا)، آقا سيّد محمّد كاظم، آقا سيّد محمّد رضا، آقا سيّد محمّد تقى، و آقا سيّد على نقى، و سه دختر بوده است.
از سوى ديگر علويّه خانم و سه برادرش فرزندان مرحوم مبرور آقا سيّد أبو القاسم طباطبائى زوارهاى اصفهانى هستند كه ايشان نواده امير محمّد صالح حسينى خاتون آبادى (داماد مجلسى دوّم و همسر دخترش فاطمه بيگم ميباشد؛ و از اين رو نسب حضرت آقا از طرف مادر پدرشان شهربانو خانم به مرحوم علّامه مجلسى منتهى مىشود و مجلسيّين: ملّا محمّد تقى و ملّا محمّد باقر رحمة الله عليهما جدّ مادرى پدر حضرت آقا ميباشند كه بدين امر در آثار خود تصريح نمودهاند.[۴] و چون سادات طباطبائى بروجردى نيز از طرف مادر، فرزندان ملّا محمّد صالح مازندرانى (داماد مجلسى اوّل و همسر دختر عالمه و فاضلهاش آمنه بيگم) هستند رابطه نسبى با آية الله بروجردى و آية الله سيّد مهدى بحرالعلوم هم بر قرار مىشود.[۵]
۱. علويّه خانم، امين و مورد اعتماد ميرزاى بزرگ و مسؤول نظارت بر مخارج داخلى خانه ميرزا بود، و به همين جهت به لقب «ناظر» معروف گشت. وى در ۱۳۳۴ رحلت نمود. ( «نقبآء البشر» ج ۲، ص ۷۹۸، شماره ۱۲۹۸)
۲. اجمالى از شرح حال و آثار ايشان را مرحوم آقا شيخ آقا بزرگ طهرانى در «نقبآء البشر» ج ۲، ص ۷۹۸، شماره ۱۲۹۸ بيان كرده است.
۳. ميرزا داراى دو درس خصوصى و عمومى بودند كه هر دو، تا زمان وفاتشان ادامه داشت. در مجلس خصوصى براى فرزند خود، ميرزا على آقا و آقا ميرزا محمّد طهرانى درس مىگفتند. پس از مدّتى حاج ميرزا محمّد (فرزند بزرگ ميرزا) و آقا سيّد ابراهيم طهرانى نيز در اين بحث شركت ميكردند؛ و اين در زمانى بوده كه درسهاى حاج ميرزا على آقا و آقا ميرزا محمّد طهرانى به قدرى بالا آمده بود كه تدريس ميرزا به آنان براى مرحوم آقا سيّد ابراهيم و آقا حاج ميرزا محمّد با وجود تفاوت سنّى بسيار، قابل استفاده باشد.
۴. مهر تابان» ص ۵۵؛ «روح مجرّد» ص ۲۰۰؛ «امام شناسی» ج ۱۴، ص ۲۰۵
۵. حاج ميرزا أبو الحسن شريف عسكرى دائى زاده پدر حضرت آقا مىگفتند: آية الله بروجردى هر وقت مرا ميديدند ميفرمودند: ما با شما از طرف مادر قوم و خويش هستيم و شما بنى أخوال پسر دائىهاى ما هستيد. و همچنين قرآن مرحوم مجلسى بعنوان ميراث گرانبهاى ايشان در اين خاندان بوده است كه در سفر خراسان توسّط راهزنان به همراه اموال دگرى غارت مىشود. (اقتباس از «رسالة بديعة» ص ۱۱۰، تعليقه ۴؛ و «جُنگ خطّى ۷» ص ۲۴)