نویسنده: آیتالله سید محمد صادق حسینی طهرانی
منبع: کتاب نور مجرد، صفحه
سالك إلى اللـه، به مادون معرفت ذات خداوند قناعت نمىكند
آرى، سالك إلى اللـه هميشه طالب لقاء خود خداوند و فرو رفتن در بحر أحديّت او است و به مادون معرفت ذات قناعت نمىكند و زمزمه او چنين است:
رَبِّ أَدْخِلنِى فى لُجَّةِ بَحْرِ أَحَدِيَّتِكَ وَ طَمْطامِ يَمِّ وَحْدانِيَّتِكَ وَ قَوِّنى بِقُوَّةِ سَطْوَةِ سُلطانِ فَرْدانِيَّتِكَ حَتَّى أَخرُجَ إلى فَضآءِ سَعَةِ رَحْمَتِكَ، وَ فى وَجْهِى لَمَعاتُ بَرْقِ الْقُربِ مِن ءَاثارِ حِمايَتِكَ، مَهيبًا بِهَيْبَتِكَ عَزيزًا بِعِنايَتِكَ مُتَجَلِّلاً مُكَرَّمًا بِتَعليمِكَ وَ تَزْكيَتِكَ، وَأَلبِسْنِى خِلَعَ العِزَّةِ وَ الْقَبولِ وَ سَهِّلْ لى مَناهِجَ الوُصْلَةِ وَ الوُصولِ وَ تَوِّجْنى بِتاجِ الكَرامَةِ وَالوَقارِ وَ أَلِّفْ بَينِى وَ بَينَ أَحِبّآئِكَ فى دارِ الدُّنيا وَ دارِ الْقَرارِ. [۱]«پروردگارا! مرا در ميان أمواج متلاطم و خروشان بحر أحديّت خود و در وسط درياى وحدانيّتت فروبر، و با قوّت سلطنت يكتائىات قدرتم ده تا از سياهى و تنگى عالم كثرت رهيده و به آسمان وسيع رحمتت بال گشايم! در حاليكه از آثار حمايتت سيمايم آينهوار فروغ آفتاب قرب تو باشد و در سايه هيبت تو با هيبت و در پرتو عنايتت عزيز و باشكوه باشم؛ و به واسطه اينكه تو مرا آموختى و لوح دلم را صيقل زدى جلال و كرامت يافته باشم.
خلعتهاى عزّت و قبول را بر من بپوشان و راههاى پيوند و وصالت را برايم هموار گردان و تاج كرامت و بزرگى را بر سرم بگذار! و بين من و دوستانت در دنيا و آخرت انس و الفت انداز.»
امتياز أصلى علاّمه والد از ديگران همين بود كه اين دعا در حقّ ايشان به استجابت رسيده و متحقّق به اين حقائق شده بودند؛ با تمام وجود در درياى أحديّت غرق گشته و از هر تعيّنى عبور نموده و به واسطه انغمار در عبوديّت، خلعت عزّت را در برنموده و تاج كرامت و وقار را بر سر و همين امر ايشان را از حيطه وصف و شرح و بيان بيرون برده بود.
۱. مفاتيحالجنان، ص ۱۰۷، قسمتى از دعاى سيفى صغير.