منبع: آیت نور صفحه ۱۴۰ تا ۱۴۲
تعابيرى كه انسان از ديگران بكار مىبرد نمايانگر ديدگاه انسان نسبت به آنهاست. و حضرت آقا گرچه نسبت به همگان ادب اسلامى را رعايت مىنمايند و در رابطه با اساتيد علمى و تربيتى خويش تعابير مختلفى بكار مىبرند، امّا دقّت ايشان در أداى حقّ بزرگان علم و معرفت مخصوصا اساتيدشان از يكسو و تعابير بسيار زيبا و بلندى كه براى علّامه طباطبائى أعلى الله مقامه الشّريف بكار مىبرند از سوى ديگر، نشان دهنده جايگاه رفيع مرحوم علّامه در نزد ايشان است:
« اين حقير روزى به حضرت استاد عرض كردم: هنوز اين تفسير شريف ( «الميزان») در حوزههاى علميّه جاى خود را چنان كه بايد باز نكرده است و به ارزش واقعى آن پى نبردهاند. اگر اين تفسير در حوزهها تدريس شود و روى محتويات و مطالب آن بحث و نقد و تجزيه و تحليل بعمل آيد و پيوسته اين امر ادامه يابد پس از دويست سال ارزش اين تفسير معلوم خواهد شد.در دفعه ديگرى عرض كردم: من كه به مطالعه اين تفسير مشغول مىشوم، در بعضى از اوقات كه آيات را به هم ربط ميدهيد و زنجيروار آنها را با يكديگر موازنه و از راه تطبيق معنى را بيرون مىكشيد، جز آنكه بگويم در آن هنگام قلم وحى و الهام إلهى آنرا بر دست شما جارى ساخته است تعبير ديگرى ندارم.ايشان سرى تكان داده ميفرمودند: اين فقط حسن نظر است؛ ما كارى نكردهايم!»[۱]
در زمان حيات استاد غالبا تعبيرشان اين بود:
«حضرت استاد گرامى ما علّامه طباطبائى روحى فداه »[۲]
و بعضا نيز چنين تعبير ميكردند:
«فخر المفسّرين و سند المحققّين استاد گرامى ما حضرت علّامه سيّد محمّد حسين طباطبائى أمدّ اللهُ ظِلالَه الشّارفة».[۲]
پس از رحلت استاد نيز تعابير بلندى دارند كه به چند نمونه از آنها در آخرين آثارشان اشاره مىكنيم:
«...حضرت استادنا الأكرم آية الحقّ و العرفان و سند العلم و الإيقان آية الله علّامه طباطبائى تَغمّدهُ الله بأعلى رضوانِه و رَفع درجتَه بما لا يُدرِك به عقلُ بشرٍ و لا مَلكٍ و لا جنٍّ و لا أحدٍ سوى ذاته الأقدس ... »[۴]
«... استاد عاليقدر فقيدمان علّامه دوران و حكيم زمان عالم بالله و بأمر الله و عارف كامل، جامع معقول و منقول آيت عظماى الهى علّامه حاج سيّد محمّد حسين طباطبائى تبريزى أرواحنا لترابِ مَرقدِه الفدآء ... »[۵]
«... يگانه حكيم و فقيه و مفسّر و اهل حديث و خبر و درايت، استاد ارجمندمان آيت مطلق حق در عصر، و شايد تا مدّتى بعد در أعصار آينده: علّامه آية الله حاج سيّد محمّد حسين طباطبائى أعلى الله مقامه الشّريف كه به اعتراف مخالف و مؤالف، دوست و دشمن، داراى فكرى عميق و مغزى بيدار، و حامىاى فريد براى اسلام و تشيّع بود ...»[۶]