نویسنده: حضرت علامه آیةالله حسینی طهرانی قدّسسرّه
منبع: رساله نكاحيه، صص ۲۲- ۲۴
و علاوه بر عموماتى كه ذكر شد و در آنها بطور كلّى قتل نفس محترمه را چه اولاد انسان باشد و چه غير أولاد، حرام شمرده است؛ بطور خصوص در بسيارى از آيات، قتل اولاد را نهى كرده و آنرا حرام شمرده است.
همچون آيه: قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَدَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَهِ قَدْ ضَلُّوا وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِينَ.[۱]
«حقّاً خسارت كردهاند و زيان بردهاند كسانى كه از روى سفاهت و نادانى اولادشان را كشتند؛ و از روى افتراء و دروغ آنچه را كه خدا به ايشان روزى نموده است، بر خودشان حرام كردند. حقّاً ايشان گمراه شدهاند؛ و اينطور نيست كه از هدايت يافتگان باشند.»
و همچون آيه: قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيكُمْ أَلّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَ بِالْولِدَيْنِ إِحْسَنًا وَ لتَقْتُلُوا أَوْلَدَكُم مِّنْ إِمْلَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ الايةَ.[۲]
«بگو اى پيغمبر بيائيد تا من آنچه را كه خداوند شما بر شما حرام نموده است، براى شما بخوانم: آنكه هيچ چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادرتان احسان نمائيد! و اولاد خود را از ترس فقر و ضعف اندوخته و از بين رفتن سرمايه نكشيد! زيرا كه ما هستيم كه شما و آنان را روزى ميدهيم.» تا آخر آيه.
و همچون آيه: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلَدَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا.[۳]
«و فرزندان خود را از ترس تهيدست شدن و از بين رفتن سرمايه، و حمله ور شدن سلطان فقر و فلاكت نكشيد! زيرا كه ما ايشان و شما را روزى ميدهيم؛ حقّاً كشتن آنان گناهى بزرگ و خطائى سترگ است.»
و همچون آيه: وَ إِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ* بِأَىّ ذَنبٍ قُتِلَتْ.[۴]
«و زمانيكه از مَوْءُودَة (بچّهاى كه زنده در زير خاك دفن كنند) پرسيده شود كه: به چه جرمى و جنايتى او كشته شده است؟»
اينها همه آياتى است كه دلالت بر حرمت قتل فرزند دارد؛ خواه فرزند بزرگ باشد خواه كوچك، خواه پسر باشد خواه دختر، خواه ناقص الخلقه و عقب افتاده باشد خواه تامّ الخلقه و كامل.
و عليهذا بچّهاى كه از مادر متولّد گردد و نابينا و يا ناشنوا و يا مقطوع اليد، و يا ديوانه و مجنون باشد، و يا به هر گونه عيبى از عيوب و نقصى از نقائص مبتلا باشد، نه پدر و نه مادر، و نه دولت و نه حاكم، و نه هيئت پزشكى و نه غيرهم، حقّ كشتن و از بين بردن اين بچّه را ندارند؛ خواه بوسيله آلت قتّاله باشد، خواه بوسيله تزريق داروى سمّى، خواه بوسيله استنشاق گاز، خواه بوسيله ذوب نمودن در اسيد، خواه بوسيله اشعّههاى مهلكه، و خواه به هر وسيله ديگرى كه بعداً كشف شود.
اينها مخلوق خدا هستند. و خدا اذن و اجازه كشتن را نداده است. اين كشتن، قتل نفس است. و در قتل نفس، خداوندِ خالق نفس، بين نفس انسانِ صحيح و معيب، و زن و مرد، و مريض و سالم، و عاقل و مجنون، و كوچك و بزرگ فرقى نگذاشته است. و به قتل نفس عمدى هر طور باشد وعده خلود در آتش دوزخ را داده است.