نویسنده: حضرت علامه آیةالله حسینی طهرانی قدّسسرّه
منبع: ولايت فقيه در حكومت اسلام، ج ۳، صص ۱۵۶- ۱۶۱
روايت در اين باره زياد وارد است كه مىآمدند از پيغمبر صلّى الله عليه و آله سؤال مىكردند: خداوند كه در اين آيه مردها را بر زنها قيّم قرار داده است، به چه علّت است؟! اصولًا چرا خداوند مردها را براى جمعه و جماعت و جهاد و حجّ و مرابطه و كارهاى سنگين معيّن كرده است، وليكن براى زنها معيّن نكرده است؟! آيا زنها هم در أجر و پاداش مردها شريكاند يا نه؟! روايات، بسيار زياد است وليكن روايتى را ما در اينجا مىآوريم، و آن أتمّ روايات است مُفاداً.
سيوطىّ در ذيل همين آيه مباركه، و استادنا العلّامة قدَّس اللَه سرَّه در تفسير شريف خود بيان كردهاند، از بيهقى از أسماء أنصاريّه دختر يزيد كه از أنصار بوده است، كه أسماء آمد حضور پيغمبر صلّى الله عليه و آله و سلّم وقتى كه رسول خدا در ميان أصحاب نشسته بودند.
فَقَالَتْ: بِأَبِى أَنْتَ وَ أُمِّى! إنِّى وَافِدَةُ النِّسَآء إلَيْكَ؛ وَاعْلَمْ نَفْسِى لَكَ الْفِدآءُ أَنَّهُ مَا مِنِ امْرَأةٍ كَآئِنَةٍ فِى شَرْقٍ وَ لَا غَرْبٍ سَمِعَتْ بِمَخْرَجِى هَذَا إلَّا وَ هِىَ عَلَى مِثْلِ رَأْيِى.
«أسماء گفت: پدر و مادرم فداى تو باشند اى رسول خدا! من از طرف زنها به عنوان پيك و نمايندگى به سوى شما آمدهام (آنها مرا نماينده خود قرار دادهاند كه اين پيغام را به شما برسانم). اى پيغمبر خدا كه نفس من فداى تو باشد! بدان كه هيچ زنى نيست در شرق عالم، و نه در غرب عالم كه بشنود اين پيغامى را كه براى تو آوردهام، مگر اينكه مىدانم او هم رأيش مثل رأى من است؛ و در اين سؤالى كه از شما مىكنم، تمام زنهاى دنيا با من شريكند».
إنَّ اللَهَ بَعَثَكَ بِالْحَقِّ إلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَآء؛ فَأمَنَّا بِكَ وَ بِإلَهِكَ الَّذِى أَرْسَلَكَ! وَ إنَّا مَعْشَرَ النِّسَآء مَحْصُورَاتٌ مَقْصُورَاتٌ؛ قَوَاعِدُ بُيُوتِكُمْ وَ مَقْضَى شَهَوَاتِكُمْ وَ حَامِلاتُ أَوْلَادِكُمْ. وَ إنَّكُمْ مَعَاشِرَ الرِّجَالِ فُضِّلْتُمْ عَلَيْنَا بِالْجُمُعَةِ وَ الْجَمَاعَاتِ وَ عِيَادَةِ الْمَرْضَى وَ شُهُودِ الْجَنَآئِزِ وَ الْحَجِّ بَعْدَ الْحَجِّ؛ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ الْجِهَادُ فِى سَبِيلِ اللَهِ. وَ إنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إذَا خَرَجَ حَآجًّا أَوْ مُعْتَمِرًا أَوْ مُرَابِطًا حَفَظْنَا لَكُمْ أَمْوَالَكُمْ وَ غَزَلْنَا لَكُمْ أَثْوَابَكُمْ وَ رَبَّيْنَا لَكُمْ أَوْلَادَكُمْ! فَمَا نُشَارِكُكُمْ فِى الاجْرِ يَا رَسُولَ اللَهِ؟!
خيلى عجيب مسأله را تمام كرده و حقّ مطلب را با اين سؤال أدا نموده است! ميرود سراغ پيغمبر، و آن حضرت را با اين كلماتش به محاكمه و قضاوت مىطلبد كه بيا و براى ما شرح بده كه قضيّه چيست؟!
«حقّاً و حقيقةً ميدانيم كه خداوند تو را به حقّ به سوى همه مردها و زنها مبعوث كرده است؛ ما هم به تو و به آن خدائى كه تو را مبعوث كرده است إيمان آورديم. و ما جماعت زنها محصور هستيم و مقيّد به قيود و محدود به حدود، در تحت فرمان شوهر، در خانههاى شما نشستهايم! و براى برآورده شدن خواستهها و ميلهاى نفسانى شما آمادهايم! و أولاد شما را در دل خود حمل مىكنيم!
و أمّا شما جماعت مردان بر ما فضيلت داده شديد به اينكه در صحنههاى نماز جمعه حاضر ميشويد؛ در جماعتها حضور پيدا مىكنيد؛ عيادت مرضى و تشييع جنازه مىكنيد؛ حجّ بعد از حجّ بجا مىآوريد؛ و از تمام اينها بالاتر، در راه خدا جهاد مىكنيد؛ و هر كدام از مردان شما كه به سوى حجّ يا عُمره، يا براى مرزدارى و سرحددارى خارج بشود، ما أموال شما را حفظ مىكنيم؛ و لباسهاى شما را مىبافيم و غزل مىكنيم؛ و أولاد شما را تربيت مىكنيم. اينك اى رسول خدا براى ما بيان كن آن چيزى كه ما را با شما در أجر شريك مىنمايد چيست»!؟
فَالْتَفَتَ النَّبِىُّ صَلَّى اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّم إلَى أَصْحَابِهِ بِوَجْهِهِ كُلِّهِ، ثُمَّ قَال: هَلْ سَمِعْتُمْ مَقَالَةَ امْرَأةٍ قَطُّ أَحْسَنَ مِنْ مَسْأَلَتِهَا فِى أَمْرِ دِينِهَا مِنْ هَذِهِ؟!
«حضرت چهره مبارك خود را تماماً به سوى أصحاب برگرداندند و گفتند: آيا شما تا به حال شنيدهايد گفتارى از زنى كه در أمر دينش، و در مسألهاى از مسائل مذهبش، پاكيزهتر و طيّبتر و منطقىتر و نيكوتر از گفتار اين زن باشد»!؟
فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَه! مَا ظَنَنَّا أَنَّ امْرَأةً تَهْتَدِى إلَى مِثْلِ هَذَا!
«عرض كردند: يا رسول الله! أصلًا ما كه نشنيدهايم بجاى خود، گمان هم نمىكرديم اين دقائق به فكر زنى برسد، و زنى بتواند به اين خصوصيّات پى ببرد»!
فَالْتَفَتَ النَّبِىُّ صَلَّى اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ إلَيْهَا، ثُمَّ قَالَ لَهَا: انصَرِفِى أَيَّتُهَا الْمَرْأةُ، وَ أَعْلِمِى مَنْ خَلَّفَكِ مِنَ النِّسَآء: أَنَّ حُسْنَ تَبَعُّلِ إحْدَاكُنَّ لِزَوْجِهَا وَ طَلَبَهَا مَرضَاتَهُ وَ اتِّبَاعَهَا مُوَافَقَتَهُ يَعْدِلُ ذَلِكَ كُلَّهُ. فَأَدْبَرَتِ الْمَرْأةُ وَ هِىَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ اسْتِبْشَارًا.[۱]
«رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم متوجّه آن زن شده و فرمودند: اينك برو (اى زنى كه آمدهاى و چنين پيغامى را آوردهاى!) و به آن زنانى كه تو را به عنوان نماينده و پيك و قاصد فرستادهاند و پشت سر تو در انتظار پاسخ به سر ميبرند، به همه آنها خبر بده كه: بهتر شوهردارى كردن شما، و دنبال رضا و طلب خواستههاى شوهر بودن، و در امور، متابعت و موافقت او را نمودن، ثوابى به شما مىدهد كه معادل با تمام أجرهائى است كه خداوند براى مردان قرار داده است.
(يعنى آن مرد كه در مرز، مرابط است و شب تا به صبح نمىخوابد و مرز را نگه مىدارد، و زن او در خانه خوابيده است و بچّهها را نگهدارى مىكند، عين همان ثواب را براى او محسوب خواهند نمود. شوهر در ميدان جنگ است، پيكار مىكند، گرسنگى تحمّل مىكند، عرق مىريزد، دست و پايش مى شكند، در حالى كه عيال او در خانه زندگى را مىگرداند و هيچ يك از اين كارها را نمىكند، تمام اين ثوابها براى او نوشته خواهد شد. شوهر او حجّ انجام مىدهد بعد از حجّ، عمره بجا مىآورد، تشييع جنازه مىنمايد، عيادت مرضى مىكند، تمام اين كارها براى زن او هم خواهد بود بدون هيچ كم و زياد! از اين بهتر هم چيزى متصوّر است؟!)
آن زن كه اين حرفها را از پيغمبر شنيد، به راه افتاد و در حالى كه از شدّت خوشحالى صدا ميزد: لا إلَهَ إلَّا اللَه، لا إلَهَ إلَّا اللَه، اللَهُ أكْبَرُ، اللَهُ أكْبَر، از خدمت پيامبر مرخّص شد.»
از عظمت و بزرگى مقامى كه اين زنها در أثر إطاعت دارند، و به اين وظيفهاى كه مشغولند (در خانه مىنشينند، آبستن مىشوند، بچّه مىزايند، بچّه شير مى دهند، بچّهها را تربيت و بزرگ مىكنند و مجاهد فى سبيل الله بار مىآورند، خانه را در آرامش قرار مىدهند تا شوهر از سفر برگردد و نظام اين خانه پاشيده نشود و ضايع نگردد) خداوند هم أجر آنان را محفوظ خواهد داشت؛ و به قدر مزد و پاداش شوهران به ايشان پاداش عنايت مىكند. عجب فرمايشى رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود، كه عين حقيقت و واقعيّت است!
اين بادبزنى كه روى سر ما مشغول حركت است، اگر يك پيچ آن نباشد از كار مىافتد. آن مردى هم كه در صفّ أوّل مشغول نبرد است، به آن پيره زن كه در صفّ آخر مثلًا سبزى پاك مىكند تا به آن مرد مجاهد غذا برساند محتاج است؛ و اگر به او غذا نرسد نمىتواند جهاد كند. مجاهد بايد شمشير بزند؛ پاسبان بايد پاسبانى كند؛ دربان بايد دربانى كند؛ آشپز بايد آشپزى كند؛ و خلاصه اگر هر كس براى رضاى خدا به وظيفه خودش مشغول باشد، آنوقت إسلام پيشرفت مىكند و آن مجاهد و مرابط به منظور خود مىرسند، و أجر و ثواب هم به همه قسمت مىشود.
خداوند ظالم نيست. وقتى وظيفه إنسان را بر أساس مصلحت طورى قرار داده است كه به جنگ نرود، يا در امور سياسى دخالت نكند، آنوقت آيا ميشود كه إنسان به إطاعت خدا در آيد و براى تقرّب به خدا أوامر او را گردن نهد، ولى خداوند به او أجر ندهد؟! چرا ندهد، خدا كه ظالم نيست؟!
رسول خدا صلّى الله عليه و آله مىفرمايد: تمام آن أجرها مال شماست؛ چون اين زن سؤال مىكند: مَا نُشَارِكُكُمْ فِى الاجْرِ يَا رَسُولَ اللَهِ؟! ما مىخواهيم شريك أجر شما باشيم. به چه علّت و به چه جهتى ما شريك أجر شما خواهيم بود؟! حضرت مىفرمايد: شما زنهاى صالح باشيد، تا خداوند شما را در أجر شريك مردان قرار دهد.
پيغمبر أكرم سه چيز مىشمارند:
أوّل: أَنَّ حُسْنَ تَبَعُّلِ إحْدَاكُنَّ لِزَوْجِهَا؛ خوب شوهردارى كردن. بعضى از زنها هستند كه داخل خانه، خوب شوهردارى نمىكنند. هميشه شوهرها از آنها ناراحت و عصبانى هستند؛ هميشه أوقاتشان تلخ است. اين صحيح نيست. زندگى هميشه بايد بر أساس مسرّت و شادى بگذرد. چرا زن، خوب شوهردارى نكند كه شوهر از او رنجيده باشد!؟
دوّم: وَ طَلَبَهَا مَرْضَاتَه؛ ببيند شوهر از او چه مىخواهد؟ مثلًا اگر بگويد راضى نيستم به فلان مجلس بروى، ديگر إصرار نداشته باشد كه من حتماً مىخواهم بروم! وقتى خداوند مرد را قيّم زن قرار داده است، او نمىتواند بدون إجازه شوهر از منزل خارج شود. چرا زن بايد إصرار داشته باشد كه حتماً به او إجازه خروج دهد؟ و آنقدر إصرار و پافشارى كند كه عاقبت شوهر با هزار غم و غصّه و ناراحتى، در خانه بنشيند تا او برود در فلان عروسى شركت كند! اين خلاف راه خداست.
سوّم: وَ اتِّبَاعَهَا مُوَافَقَتَه؛ و متابعت كردن زن طبق وفق مراد مرد، و دنبال خواهشهاى مشروع او بودن.
ببينيد پيامبر أكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم چه قسم اين دستورات عالى را براى ما بيان فرموده اند! البتّه آن زن هم خيلى فهميده بود، كه وقتى رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمود: يَعْدِلُ ذَلِكَ كُلَّهُ (يعنى اگر شما برويد در منزل بنشينيد و به تكاليف خود عمل كنيد، و علوم خود را به قرآن و كتاب توسعه دهيد، و به أعمال عبادى خود بپردازيد، و به آبستن شدن و شير دادن و زائيدن كه جهاد در راه خداست- بطوريكه هر زائيدن، يك جهاد در راه خداست- إدامه بدهيد، تمام آن أجرهائى كه در أثر آن أعمال براى مردان نوشته شده است، براى شما هم نوشته خواهد شد.) آن زن بسيار خوشحال شد و به حكم رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم رضا داده و پذيرفت.
۱. «الدّرّ المنثور» ج ۲، ص ۱۵۳؛ و «الميزان» ج ۴، ص ۳۷۲.