نویسنده: آیتالله سید محمد صادق حسینی طهرانی
منبع: کتاب نور مجرد
حضرت علامه والد لباس بلند و پوشيدن سر را سنّت رسولخدا صلّىاللـهعليهوآلهوسلّم مىدانستند؛ نه اين كه نوعى لباس براى صنف و گروهى خاصّ، و آن هم در زمانى خاصّ باشد. و لذا دستور ايشان مخصوص به بيرون از خانه نبود، بلكه مىفرمودند: در خانه نيز بايد لباس بلند پوشيد و عمامه يا شب كلاه به سر گذاشت. خود ايشان در منزل هميشه لباس بلند داشته و عمامه سبز رنگ به سر مباركشان مىبستند.
به طلاّب پيش از معمَّمشدن[۱] دستور مىفرمودند كه لباس بلند پوشيده
شبكلاه سفيد بر سر بگذارند[۲] و تأكيد ايشان بر اين سنّت حسنه سبب شده بود كه طلاّب علاقمند به ايشان در حوزه علميّه خراسان از تقيّد به لباس بلند و پوشيدن شبكلاه سفيد شناخته شوند.[۳]
۱. رعايت اين سنّت را به عموم شاگردان سلوكى نيز توصيه مىفرمودند، ولى نسبت به بعضى از غير اهل علم در برخى موقعيّتها مىفرمودند: لازم نيست لباس بلند بپوشيد يا موى سر خود را كوتاه كنيد. برخى از غير طلاّب سؤل كرده بودند: آيا صلاح است موى سرمان را بتراشيم ؟ فرمودند: خير شما نبايد بتراشيد، هر كسى وظيفهاى دارد.
يكى از أطبّاء مشهور، از ايشان اجازه خواست كه كت بلند بپوشد، اجازه نفرمودند؛ چرا كه دكترى كه موقعيّت و شهرتى دارد اگر بخواهد به برخى از سنّتها عمل كند، گاه چون در عرف مورد پذيرش قرار نمىگيرد مفسده آن بيشتر از مصلحتش مىباشد. ولى درباره طلاّب ـ به جهتى كه گذشت ـ تأكيد داشتند كه همه به اين دستورات عمل كنند.
۲. كلاه سفيد برسرداشتن از سنن حضرت رسولاللـه و أئمّه طاهرين عليهمالصّلوهوالسّلام است. و از لباس سياه عموما و از خصوص كلاه سياه نهى شده است. (رجوع كنيد به وسآئلالشّيعة، ج ۵، كتابالصّلوة، أبواب أحكامالملابس، باب ۳۱ ص ۵۸ و ۵۹، ح ۲ و ۳ و ۵؛ و ج۴، أبواب لباسالمصلّى، باب ۱۹ و ۲۰، ص ۳۸۲ تا ص ۳۸۷ ح۱ و ۳)
۳. برخى اشكال مىكردند كه طلاّبى كه معمّم نيستند اگر قبل از عمامهگذارى لباس بلند پوشيده و شبكلاه بر سر بگذارند، اين طرز لباس پوشيدن موجب انگشتنماشدن مىشود و مصداق «لباس شهرت» است، فلذا نبايد اينچنين لباس پوشيد.
ولى اين سخن تمام نيست؛ زيرا اين لباس مسلّماً خلاف زىّطلبگى نيست، بلكه شأن و وظيفه طلاّب پوشيدن اين لباس و حفظ سنّت رسولخدا صلّىاللـهعليهوآلهوسلّم است، و طلبه ميتواند در عين عمل به اين سنّت با وقار و متانت عزّت خود را حفظ كند و عمل به اين سنّت مستلزم شكستهشدن شأن مؤن نمىباشد.
امّا أدلّهاى كه ناظر به نهى از أصل مشهورشدن و انگشتنماشدن است، أعمّ از اينكه عمل شخص بر خلاف زىّ او باشد يا نه، اين أدلّه مسلّماً ناظر به لباسهائى كه سنّت و سيره معصومين عليهمالسّلام است و به آن امر فرموده و تأكيد نمودهاند نمىباشد، خصوصاً با اهتمام شديدى كه رسول خدا و أئمّه عليهمالصّلوهوالسّلام در مسأله لباس داشتهاند و حفظ عزّت مسلمين را به بقاى فرهنگ اسلامى در مَلبس و مَطعم آنان مربوط دانستهاند.
از أميرالمؤمنين عليهالسّلام روايت است كه مىفرمودند: لا تَزالُ هذِهِ الاُمَّةُ بِخَيرٍ ما لَمْ يَلبَسوا لِباسَ العَجَمِ وَ يَطْعَموا أطعِمَةَ العَجَمِ، فَإذا فَعَلوا ذلِكَ ضَرَبَهُمُ اللـه بِالذُّلِّ.
وسآئلالشّيعة، ج ۵، كتابالصّلوة، أبواب أحكامالملابس، باب ۱۴، ص۲۷، ح ۴.