کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > قیام زنان ایران بر علیه حکومت پهلوی، مصداق لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم بود

قیام زنان ایران بر علیه حکومت پهلوی، مصداق لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم بود

نویسنده: حضرت علامه آیةالله حسینی طهرانی قدّس‌سرّه

منبع: نور ملكوت قرآن، ج ۱، ص ۵۶-۵۹

فهرست
  • ↓۱- قيام زنان ايران بر عليه حكومت پهلوى، مصداق لَا يُحِبُّ اللَهُ الْجَهْرِ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ بود
  • ↓۲- پانویس

قيام زنان ايران بر عليه حكومت پهلوى، مصداق لَا يُحِبُّ اللَهُ الْجَهْرِ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ بود

ما در زمان خود يك نمونه بارز از اين جَهر به گفتار زشت و إعلان به سيّئات، و بديهاى ظالم را ديديم، كه خيلى روشن و آشكارا نداى مظلوم را در برابر تعديّات ظالم حكايت مى‌نمود:

و آن داستان ريختن زنهاى مؤمنه با چادرهاى خود به خيابان ها، در انقراض حكومت جآئرانه دودمان پهلوى بود. حكومت پهلوى از هر گونه ستم و جنايت و خيانت به نفوس و اموال، و أغراض، و نواميس مردم مسلمان دريغ ننمود. از جمله آنكه حجاب زنهاى مسلمان را برداشت. و سُفور و فحشاء و پرده‌درى و أعمال منافى عفّت را با زور و سر نيزه به مردم تحميل كرد.

چند زن لخت و عريان غرب زده، و غرب ديده را به عنوان سمبل تمدّن و آزادى با افكار پليد و فاسد به روى كار آورده؛ و زمام تبليغات مدارس و وسائل ارتباط جمعى (رسانه‌هاى گروهى) و بودجه دارائى و اوقاف را در اختيارشان گذارده؛ و آنها خود را زنان اصيل و آزاد ايران معرّفى كرده؛ و چنين وانمود كردند كه: از حيا و عصمت و عفّت و علم و أدب و هنر و دين و اخلاق در ايران خبرى نيست. و زنان مؤمنه و متديّنه و باسواد محجوبه، چنان در اقليّت هستند كه جز در قعر خانه‌ها، و مجالس روضه خوانى، و بعضى از محلّات فقير و ضعيف، و دور از تمدّن جائى ندارند؛ و آنچه از علم و ادب و فرهنگ و تمدّن است، اختصاص به خودشان دارد، و دربسته و سربسته منحصر به آنهاست.

و با ضيق مجال و ارعاب و ارهاب قدرتمندانه سياست غربى، چنان راه صدا و نفس را بر مردم بستند كه كسى را جرأت از دم زدن نبود. زنان مسلمان ايران كه هزار سال در دامان خود مردان دلير و عالم و برومند تربيت نموده؛ و اينك هم از همان روش و منهاج پيروى مى‌كنند؛ أبداً حقّ تكلّم و گفتگو و دفاع از حقوق أوّليّه و مسلمّه خود را نداشتند؛ و آن گروه بى حجاب، زمان امور را چنان بدست گرفته بودند كه مدارس را منحصر، و تمام دختران و نوادگان اين زنان اصيل را قهراً و خواهى نخواهى بدان صوب مى‌كشاندند؛ و بر اساس تمدّن غرب، و فرهنگ استعمار كافر، مى‌چرخانيدند؛ و بار مى‌آوردند.

اين يك ظلم بود، و ظلم دگر عدم اجازه دفاع از حقوق بود؛ كه زنان مسلمان را چنان محدود نموده بود، كه همه بايد اين ستم‌ها را تحمّل كنند؛ و همه نيز حقّ دم زدن، و گفتن، و از حقوق خود دفاع كردن را از دست بدهند.

در اينجا درست در انقلاب مردم، و قيام عمومى بر عليه حكومت جائره، زنان مسلمان نيز به خيابانها و كوچه‌ها ريخته؛ و فرياد برآوردند؛ و با صداى درشت و خَشن، معايب و زشتى‌هاى حكومت پهلوى را بازگو كردند. و از ستمى كه پنجاه سال بر آنها رفته بود؛ پرده برداشتند. و با صفوف خود، و چادرهاى سياه؛ و حجاب خود اعلام كردند كه: اكثريّت مائيم؛ آنهم اكثريت قريب به تماميّت. كه هم دين و ايمان، و هم حيا و عفّت، و هم علم و ادب، و هم تحمّل و صبر در ترتيب امور منزل، و به ثمر رساندن اولاد، و نسل مسلمان از آن ماست.

اسلام فرياد زنان را نمى‌پسندد؛ و جَهْر به گفتار سوء را بر آنان روا ندارد؛ و از خانه بيرون ريختن، و تشكيل تظاهرات و ميتينگ ها، و دادن شعارها را براى آنان امضاء نمى‌كند.

اينها كارهاى سوئى است كه از نظر اسلام نسبت به طائفه نسوان انجام‌ مى گيرد. ولى در صورت دفاع از حقوق خود، و براى جلب و بازيافتن حقوق از دست رفته خود، و براى رفع ستم و ظلمى كه از ناحيه ظالمان استعمارگر به آنها مى‌رسد، شعار دادن، تظاهرات را كه مصداق واقعى و حقيقى لَا يُحِبُّ اللَهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ باشد؛ اين فرياد و ضَجّه و غوغا از ايشان قبول است؛ و امرى جائز، و بدون مانع قلمداد شده؛ و مورد امضاء و تصديق قرار گرفته است.

و بطور كلّى براى جواز قيام و اقدام عليه حكومت ظالمانه و جائرانه، چه درباره مردان، و چه درباره زنان؛ راجع به شعارها، و فريادهاى كوبنده، و شكننده ظلم ظالمين، و دفع مفسدين، بهترين دليل از قرآن كريم، همين آيه مباركه است. زيرا جَهْر همانطور كه راغب اصفهانى در مادّه جَهَر آورده است: به ظهور چيزى در اثر افراط در حسّ بصَر، و يا افراط در حسّ سَمْع گفته مى‌شود. امّا در بصر مانند آنكه بگوئى: رَأَيْتُهُ جِهَاراً. و خدا مى‌فرمايد: لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَهَ جَهْرَةً. [۱]

و أَرِنَا اللَهَ جَهْرَةً. [۲] تا آنكه مى‌گويد: و امّا سَمْع از اين قبيل است گفتار خداوند كه: سَوَاءٌ مِنكُمْ مَن أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بهِ. [۳] [۴]

بنابراين هر گونه تظاهرات، و دادن شعارهاى بلند، بجهت دفع ستم ستمگر و بر شمردن تعديّات و تجاوزات وى، داراى ريشه قرآنى است.

و ليكن بايد دانست كه راجع به زنان كه حجاب و عفّت، و خانه دارى، و باردارى، و بلند نكردن صداى خود را نزد نامحرم، از امور ممدوحه و پسنديده است؛ و اظهار و گفتار زشتى‌های ظالم نيز درباره آنان با آنكه داراى عنوان زشتى و سوء است، ولى درباره ظالم به خصوص استثناء شده است؛ و در اين مورد بخصوص زشتى و عيبى ندارد.

يعنى بطور استثنائى و به عنوان ثانوى، زن حقّ دارد صداى خود را بلند كند؛ و در برابر مردان پرخاش خود را از ظالم در ظلمى كه وى رسيده است، جَهْراً و عَلَناً اعلام نمايد؛ نه آنكه هر وقت، و همه جا و به هر شرطى مى‌تواند در ميتينگ‌ها شركت كند؛ و خطبه بخواند، و دوش به دوش مردان قدم بردارد. اين عمل خلاف اسلام است؛ و خلاف بُنيه و سازمان فطرى و خلقى زن، و خلاف مصالح و عوائد اوست.

پانویس

۱. بعضى از آيه ۵۵، از سوره ۲: بقره: وَ إِذْ قُلْتُم يَا مُوسَى لَن نُؤْمِن لَكَ حَتَّى نَرَى اللَهَ جَهْرَةً (و ياد بياوريد اى قوم يهود زمانى را كه شما به موسى گفتيد كه: ما أبداً به تو ايمان نمى‌آوريم مگر زمانى كه با چشمان خود، خدا را بطور وضوح و آشكارا ببنيم‌.)

۲. بعضى از آيه ۱۵۳، از سوره ۴: نساء: فَقَدْ سَأَلَوا مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَهُ جَهرَةً (پس به تحقيق يهوديان از موسى مطلبى بزرگتر از اين را خواستار شدند، آنجا كه گفتند: خدا را به ما عياناً بطور واضح و هويدا نشان بده‌.)

۳. آيه ۱۰، از سوره ۱۳: رعد: سَوآءٌ مِنكُم مَن أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَن جَهَرَ بِهِ وَ مَن هُوَ مُسْتَخفٍ بِالَّيْلِ وَ سَارِبٌ بِالنَّهَار. (در نزد خداوند تفاوتى ندارند آن كس كه از شما سخن به پنهانى گويد؛ و يا به جهر و بلندى صدا، سخن گويد؛ و آن كس كه در شب تار پنهان است؛ و يا آنكه در روز روشن به دنبال كار خود در حركت باشد.)

۴. المفردات فى غريب القرءان، طبع مطبعه مصطفى البانى ص ۱۰۱.