سخنران: آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعینعشق زلیخا به حضرت یوسف -علیه السلام- در بدو امر عشقی مجازی بود یعنی محبت به تعیّن و تشخص بود، یا به عبارت دیگر، محبت به چیزی بود که تعیّن یافته بود، نه محبت به مطلق بی تعیّن.
محبت به اطلاق، محبت به وجود صرف، همان محبت به پروردگار و ذات اقدس الهی است، اما محبت به هر چیزی که رنگ تعیّن دارد محبت مجازی است نه حقیقی.
اگر وجه قلب به شیء متعیّن متوجه باشد، محبتش مجازی خواهد بود اعم از اینکه آن شیء متعیّن از عالم ملک باشد یا از عالم ملکوت باشد، از جهت تعیّن هیچ فرقی نمیکند، فقط تعیّن در این عالم بیشتر و در عالم بالا کمتر است اما به هر حال این عشق، عشق حقیقی و عشق به خدا نخواهد بود.
عشق صددرصد به ملائکه هم پیدا کنید، عشق مجازی خواهد بود منتها عشق به چیزی است که به اطلاق نزدیکتر است ولی به هر حال از جهت مجازی بودن با عشق به موجودات مادی فرقی نمیکند.
انسان تا به آن حریم راه نیابد آرام نمیگیرد، باید از تمام مراحل وجود بگذرد تا به اطمینان نفس برسد.
لذا بزرگان دائما تاکید داشتند و میفرمودند: باید از هر چه نشانتان دهند عبور کنید، اگر عبور نکنید و در آن باقی بمانید همان مقبره شما خواهد شد، بالاتر نخواهید رفت، همان مسکن نفس و روح شما خواهد ماند.
شما که طالب حقیقت هستید نباید به غیر خدا قانع شوید.
هر چه در این راه نشانت دهند | چون نستانی به از آنت دهند |
معنایش این است که اگر از عشق مجازی عبور کنید، بالاتر میروید و تعیّن محبوبتان کمتر میشود و کمتر میشود تا فنای در اسما و صفات حضرت احدیت و بعد هم فنای در ذات حضرت احدیت پیدا میکنید.
انسان نباید در طی طریق دلش را به مکاشفات خوش کند، به خواب هایی که میبیند، به حالاتی که پیدا میکند، هیچکدام نباید او را متوقف کند. باید به همه خواب ها و مکاشفات و حالات و خیالات پشت پای محکمی بزند و از عالم اوهام و خیالات خارج شود.
خواب هایی که انسان میّبیند که همه اش نفسانی نیست، خواب رحمانی هم میبیند، اینکه انسان نباید به خواب دل خوش کند، منظور خواب رحمانی است وگرنه خواب نفسانی که به قول ما طلبه ها خروج موضوعی دارد.
خواب و مکاشفه را به رحمانی و نفسانی و شیطانی تقسیم کرده اند، باید از خوابهای رحمانی عبور کرد. نباید جز خدا چیز دیگری در وجود سالک باشد.
درست است که این مکاشفات و خواب های رحمانی جزئی از هفتاد جز، نبوت است، هیچ شکی نیست ولی کلام در این است که این چیزی که دیدید، این خوابی که دیدید، مطابق واقع هم بوده، از واقعیتی هم کشف کرده ولی نباید مانع سیر شود، نباید گفت ما به مقامات عالیه رسیدیم و خواب ها و مکاشفات رحمانی داریم، یا اینکه در روز یا شب ستاره میّبینیم یا اشیاء نورانی میبینیم، یا خودمان را مجرد میّبینیم دو تا میّبینیم.
علامت تجرد این است که انسان خودش را دو تا ببیند، مثلا در حال نماز خودش را میبیند که در طرفی ایستاده و در طرف دیگر دارد نماز میخواند.
اینها همه بدایت راه است، دلخوشی به اینها غلط محض است.
مرحوم علامه والد-رضوان الله تعالی علیه-به رفقا میفرمودند اگر خوابی دیدید برای کسی نقل نکنید.
اگر خوابی دیدید که برایتان خیلی معجب بود، در اوائل مانعی ندارد که بیایید و نقل کنید ولی نباید اعتنا کنید، مکاشفات هم همینطور است.
گاهی حالات وجد و سروری برای انسان پیدا میشود که بدن به واسطه محبت به خدا گرم میشود، هیچکدام از اینها نباید مانع سیر انسان به سوی خدا شود، نباید انسان به این حالات عشق داشته باشد و آنها را تداوم بخشد.
ممکن است در حال ذکر، برای بدن بی اختیار تکان حاصل شود، اصلا به این چیزها کار نداشته باشید و گر نه از قافله عقب میمانید.
رشته قلب انسان باید خدا باشد، توجه باید به خدا باشد.
تمام این امور بدایت راه است، اینها تمام قشر است، سایه است، پوسته است، تا فنای در ذات احدیت حاصل نشود، آن حقیقت حاصل نخواهد شد و در قید و تعیّن و تشخص باقی خواهد ماند.
ان شاء الله خدا همه ما را موفق کند خودش دستگیری کند، به ما بینایی و بینش و همت عالی عنایت کند که غیر از خدا، در هیچ چیزی توقف نکنیم، نه خواب نه مکاشفه نه وجد، فقط به او سر فرود آوریم.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی و جنبنا عما یسخطک و تنهی