کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > آثار آیت الله حسینی طهرانی > آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی

آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدظله

تغییر عنوان از: آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی

متن ذیل مصاحبه‌ای با حضرت آیةالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی مدظله است که بیانگر بخشی از زندگی علمی ایشان می‌باشد. اصل این مصاحبه متعلق به یکی از فضلا بود که کتابی در شرح حال علمای معاصر مشهد تالیف نموده اند و ایشان متن مصاحبه را قبل از طبع کتاب در اختیار این پایگاه قرار دادند.

فهرست
  • ↓۱- زندگی‌نامه آیت الله حاج سید محمد صادق حسینى طهرانى از زبان معظم له
    • ↓۱.۱- حضرتعالی در چه سالی متولد و در چه سالی وارد حوزه شدید؟
    • ↓۱.۲- دروس مقدمات را کجا و نزد چه کسانی خواندید؟
    • ↓۱.۳- دروس سطح را کجا تحصیل نمودید؟
    • ↓۱.۴- اگر ممکن است دروس خارجی را هم که شرکت کردید بفرمائید؟
    • ↓۱.۵- از خدمت مرحوم علامه طباطبائی استفاده نکردید؟ در دروسشان شرکت ننمودید؟
    • ↓۱.۶- چه دروسی را تدریس فرموده‌اید و الآن چه تدریس می‌کنید؟
    • ↓۱.۷- شما در میان مسلک فلسفه و عرفان و مسلکهای مخالف آن به کدام اعتقاد دارید؟
    • ↓۱.۸- اگر لطف کنید نصیحت و سفارشی هم برای طلاب بفرمائید:
  • ↓۲- نوشتارهای وابسته

زندگی‌نامه آیت الله حاج سید محمد صادق حسینى طهرانى از زبان معظم له

حضرتعالی در چه سالی متولد و در چه سالی وارد حوزه شدید؟

حقیر متولد شب هفده ربیع الاول سال ۱۳۷۳ هجریه قمریه هستم و در اواسط سال هفتم تحصیل در مدارس عمومی، حدوداً در سیزده سالگی در طهران در مدرسه مرحوم آیت الله مجتهدی دروس مقدمات را آغاز کردم. مرحوم آیت الله مجتهدی عالمی شریف، زاهد و متعبد و اهل تهجد بودند و لذا مرحوم علامه والد رفتن ما را بدان مدرسه می‌پسندیدند و ما جزء دوره‌های اول شاگردان ایشان بودیم که هنوز مدرسه ایشان خلوت بود.

دروس مقدمات را کجا و نزد چه کسانی خواندید؟

دروس مقدمات را ابتداء در آن مدرسه و بعضاً چون سیوطی نزد خود ایشان گذراندم که سه نفر بیشتر نبودیم و برخی از دروس را که در آن مدرسه نمی‌خواندند به سفارش علامه والد جداگانه به شکل خصوصی درس گرفتم.

مسجد مرحوم آیت الله خوشوقت کمی پائین‌تر از منزل ما بود که مسجد جد مادری ما بود و آن را به آیت الله خوشوقت سپردند. علامه والد سفارش ما را به ایشان کردند و شرح انموذج را در منزل ایشان درس گرفتیم و بعد از اتمام مغنی تمام مطول را نیز حقیر منفرداً در همان مسجد نزد آیت الله خوشوقت درس گرفتم و مجموع معانی و بیان و بدیع دو سال طول کشید.

حاشیه و شرح شمسیه و مغنی را هم نزد یکی از طلاب سابق بر ما در همان مدرسه مرحوم آقای مجتهدی درس گرفتیم که به رحمت خدا رفته‌اند و شخصی بسیار منزه بودند. و شرائع را هم نزد یکی از فضلای طهران خواندیم.

گلستان سعدی و صمدیه و تبصره المتعلمین و مختصر النافع و معالم و بخشهائی از لمعه و نیز شرح منظومه حاجی سبزواری و قسمت زیادی از جلد اول اسفار را در همان دوران در طهران خدمت علامه والد درس گرفتم که در برخی از آنها اخوی نیز حضور داشتند. درس ایشان بسیار قوی و متقن بود.

دروس سطح را کجا تحصیل نمودید؟

پس از خواندن این دروس و بسیاری از شرح لمعه به قم مشرف شدم و قوانین و ما بقی لمعه را در قم گذراندم. شرح لمعه را بیشتر نزد آیت الله صلواتی و مرحوم آیت الله اشتهاردی که هر دو عالمانی بسیار متواضع و بزرگوار و دقیق‌النظر بودند، خواندیم و بسیاری از آن را خدمت این دو بزرگوار خصوصی در ایام تعطیلی درس گرفتم و در همان دوره جوهر النضید را نزد مرحوم آقای جلیلی درس گرفتیم.

در رسائل استادهای بسیاری عوض کردیم تا بالأخره به مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ جلال شمسای گلپایگانی رسیدیم و درس ایشان ما را قانع کرد و بقیه کتاب را و خصوصاً تمام مباحث استصحاب آن را که خیلی دقیق بود خدمت ایشان بودیم. ایشان خیلی ملا و با دقت و از اعضای هیئت استفتائیه مرحوم آیت الله گلپایگانی بودند و درایه شهید و رجال را در تعطیلی‌ها نزد ایشان خواندم.

مکاسب را خدمت مرحوم آیت الله ستوده در مسجد امام حسن علیه السلام در سه سال و کفایه را نزد مرحوم آیت الله سلطانی در منزلشان قریب به مدرسه آیت الله حجت خواندیم که خیلی قوی و پخته تدریس می‌فرمود.

به سفارش حضرت علامه والد، دروس معقول را خدمت آیت الله حسن زاده شرکت می کردم. اسفار را صبحها درس می‌دادند که هفت، هشت نفر بیشتر نبودیم و الهیات شفا را عصرها درس می‌دادند که شلوغ می‌شد و شرح اشارات و مدتی عرفان نظری هم در خدمتشان درس گرفتم.

اگر ممکن است دروس خارجی را هم که شرکت کردید بفرمائید؟

در دروس خارج، درس اصلی ما درس مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری بود. حقیر تقریبا درس همه اساتید قم را به جز درس مرحوم آیت الله اراکی رفتم و هیچ درسی را به قوت درس ایشان ندیدم .و لذا در همان درس فقهاً و اصولاً تا آخر شرکت کردم. مرحوم آیت الله اراکی بسیار آهسته صحبت می‌فرمودند و فقط خواص درس که جلو می‌نشستند از صدای ایشان منتفع می‌شدند و می‌گفتند درس ایشان از مرحوم آیت الله حائری کمتر نبود.

حقیر حدود چهار سال از درس اصول آیت الله حائری استفاده کردم که ایشان به علت کسالت قلبی درس را تعطیل نمودند ولی از درس فقهشان حدود دوازده یا سیزده سال بهره‌مند شدم. درس ایشان واقعاً شاگردپرور بود و انسان یکی دو سال که می‌رفت ملکه اجتهاد را در خود می‌یافت.

در کنار درس ایشان زکات را در درس آیت الله منتظری شرکت کردم که درس خوب و منقحی بود و ایشان خیلی زحمت می‌کشیدند و کاری برای شاگرد باقی نمی‌گذاشتند و نیز درس قضاء مرحوم آیت الله گلپایگانی را شرکت کردم که بر مبنای جواهر بود ولی چون اشتغالات مرجعیتشان زیاد بود چندان فرصت مراجعه نداشتند و فقط پختگی و عمق فقهی ایشان و گاهی نکاتی که می‌فرمودند برای ما قابل استفاده بود.

مدتی نیز درس آیت الله آمیرزا هاشم آملی رفتم و یکی دو سال اصول آیت الله وحید رفتم به خاطر آنکه بنایشان بر تبیین مطالب مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی (کمپانی) رضوان الله علیه بود و مرحوم حاج شیخ خیلی قوی بوده‌اند.

به امر مرحوم والد برای تسلط بیشتر بر رجال خدمت آیت‌الله شبیری زنجانی که رجالی متبحری بودند رفتیم و تقاضا کردیم که یک دوره رجال برای ما تدریس نمایند ولی هرچه تقاضا کردیم قبول نکردند. نهایتاً تقاضا کردیم که برایمان خارج حج را تدریس کنند و در ضمن از اسناد روایات هم کامل بحث کنند و در خلال آن مباحث رجالی را هم به شکل مستوفی بیان کنند تا در رجال قوت بگیریم و ایشان پذیرفتند و با چند نفری درس حج را خدمتشان می‌خواندیم و یک‌سال یا بیشتر حقیر در آن درس شرکت کردم.‌

از خدمت مرحوم علامه طباطبائی استفاده نکردید؟ در دروسشان شرکت ننمودید؟

مرحوم علامه والد فرموده‌بودند که برای جهات اخلاقی از خدمت سه نفر استفاده کنیم. یکی مرحوم آیت الله بهاء الدینی و یکی مرحوم آیت الله سدهی اصفهانی و بیش از همه مرحوم علامه طباطبائی رضوان الله علیهم که والد فرموده بودند که هر چند از یک بار خدمتشان مشرف شویم و از فیوضات اخلاقی و معنوی ایشان بهره‌مند گردیم و بنده تا وقتی قم بودم اقلّاً هفته‌ای یک بار خدمت حضرت علامه طباطبائی می‌رفتم. پنج‌شنبه‌ها جلساتی داشتند که حدود دو ساعت طول می‌کشید و سؤال و جواب‌های علمی می‌شد و مقید بودم که شرکت کنم و غیر از آن گاهی هم منزلشان می‌رفتم. زیارت ایشان حتی اگر سکوت هم می‌کردند همه‌اش نور بود و آن مجلس فوائد علمی بسیار زیادی هم داشت و ایشان خیلی مسلط بودند و همیشه از افق دیگری اشراب می‌شدند و مطالب را بیان می‌کردند، ولی در دروسشان بنده شرکت نکردم.

گاهی هم خدمت مرحوم آیت‌الله بهجت و آیت الله کشمیری هم برای استفاده معنوی از مجلس ایشان می‌رفتم ولی استاد ما در این مسائل مرحوم حضرت آقای حداد قدس‌سره بودند.

چه دروسی را تدریس فرموده‌اید و الآن چه تدریس می‌کنید؟

در دوران تحصیل و اوائل بازگشت از قم کتابها و دروس مختلف مقدمات و سطوح را خداوند توفیق داده و درس گفته‌ام و این چند سال اخیر بحثهای فقه و تفسیر و معارف بوده است.

شما در میان مسلک فلسفه و عرفان و مسلکهای مخالف آن به کدام اعتقاد دارید؟

به برکت وجود مرحوم والد از آغاز با حکمت و عرفان آشنا شدیم و به عرفان عشق می‌ورزیدیم و خودشان دروس فلسفه را به ما تعلیم دادند و هر چه بیشتر خواندیم، بیشتر برای ما روشن شد که اصول عرفان چیزی نیست جز همان توحید و معارف و دستورات قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام و بدون این علوم نمی‌توان معارف قرآن و عترت را فهمید و لذا روز به روز اعتقاد ما به عرفان و طریقه عرفای عالیقدر بیشتر شد و خدا را بر این نعمت بزرگ شاکریم. البته عرفان و حکمت دو مقوله است و اصل عرفان است و حکمت مقدمه آن می‌باشد.

اگر لطف کنید نصیحت و سفارشی هم برای طلاب بفرمائید:

برخی از سفارشهائی را که مرحوم علامه والد به ما داشتند و ما هم همیشه در طول تحصیل از آن بهره‌برده‌ایم عرض می‌کنم:

۱. از درس گرفتن کتابهای عمیق و متقن مثل مغنی، مطول، جوهر النضید، قوانین، رسائل و مکاسب غفلت نکنند و به کتابهای مختصر بسنده ننمایند که قدرت لازم را برای استنباط حاصل نمی‌کند.

۲. درسها را دقیق و با حواشی و شروح عمیق بخوانند و بدون پیش‌مطالعه و مطالعه و مباحثه در درس حاضر نشوند.

۳. تمام کتابها را کامل و دقیق خط به خط بخوانند که هر بحثی در جائی در فهم کتاب و سنت به کار می‌آید گرچه به ظاهر به چشم نیاید.

۴. خود را متمرکز بر ادبیات یا فقه و اصول نکنند، بلکه علوم دیگر چون کلام و حکمت و عرفان و رجال و تاریخ و ... را نیز به خوبی تحصیل کنند و در نهایت همه را در آستان قرآن کریم برده و از معارف آن بهره ببرند که هدف اصلی حوزه‌های علمیه فهم قرآن کریم است.

۵. تمام اوقات خود را مصروف در علم و عمل نمایند و از تحصیل زرق و برق دنیا و امور اعتباریه حبّاً و طلباً للدنیا بیش از مقدار کفایت اجتناب کنند که روزی اهل علم را خداوند تضمین فرموده است.

۶. درس را با اخلاص و با عشق خدا و فقط برای رسیدن به معرفت الله و عبودیت مطلقه بخواننند. علامه والد رضوان الله علیه همیشه می‌فرمودند: اگر عالم می‌شوید عالم عاشق شوید، عالم عارف شوید، سری که عشق ندارد کدوی بی‌بار است.

۷. تمام آنچه را می‌خوانند به طور کامل عمل کنند و هیچ سنتی از سنن رسول خدا و اهل بیت علیهم الصلوة و السلام را فروگزار نکنند؛ خصوصاً تهجد و نماز شب و توسل به اهل بیت علیهم السلام و رعایت ذوی الحقوق که بدون عمل و تقوا درس خواندن ثمره‌ای ندارد و لایزید من الله الا بعداً.

نوشتارهای وابسته