کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > روحیه علم جویی و معرفت طلبی علامه طهرانی

روحیه علم جویی و معرفت طلبی علامه طهرانی

او مى‌گفت: من كيميا دارم و ميخواهم آن را به شما بدهم. من گفتم: من لازم ندارم. گفت: چرا؟ من تا بحال به أحدى نداده‌ام.

گفتم: در سالهاى جوانى كه در مدرسه طلّاب درس ميخواندم، از كثرت اشتغال و مطالعه از خدا تقاضا داشتم كه اى كاش براى من شبانه روز از بيست و چهار ساعت قدرى بيشتر مى‌شد تا من مي‌توانستم استيفاء حظوظ علمى را بنمايم؛ و تا بحال هم نشده است كه عمر خود را صرف جمع‌آورى مال نمايم؛ اينك سزاوار نيست طلا و نقره‌اى بدست آورم

منبع: آیت نور صفحه۴۱۴تا۴۱۹

فهرست
  • ↓۱- روحيّه علم جوئى
  • ↓۲- توجّه به علوم اصلى‌
  • ↓۳- استنساخ كتب علمى‌
  • ↓۴- سفرهاى علمى تحقيقى‌
  • ↓۵- سعه و عمق أبعاد علمى‌
  • ↓۶- پانویس

روحيّه علم جوئى

روحيّه علم جوئى در علامه طهرانی به شكلى عجيب در طول عمر شريفشان، به أشكال مختلف و متناسب با هر دوران ظهور داشته است.

نكته در خور تأمّل اينكه در اين دوران اخير نيز هرگز آن روحيّه نخستين علم جوئى و معرفت طلبى را از دست ندادند؛ و نه تنها از آن شدّت كاسته نشد بلكه به نوعى تزايد هم داشت.

از بالا بردن مدارج علمى و عملى خويش لحظه‌اى غافل نبودند و هر مطلب جديدى را با اشتياق تمام و با دقّت و ريزبينى خاصّ خود فرا ميگرفتند و با همّت والا و پشتكار خستگى ناپذيرشان ثبت ميكردند.

انبوه كتابهائى كه مطالعه كرده‌اند و حواشى‌اى كه بر آن‌ها زده‌اند، يادداشتهائى كه برداشته‌اند و منظّما در جُنگ‌هاى خود ثبت فرموده‌اند؛ همه و همه نشانه روشنى از اين روحيّه والا است. از ايشان بيش از سى جُنگ كه بعضاً خيلى مفصّل است باقى مانده كه حاوى صدها مطالب ريز و درشت، و جالب و خواندنى در زمينه‌هاى مختلف فقهى، اصولى، تفسيرى، روائى، تاريخى، سياسى، اجتماعى، ادبى، فلسفى، عرفانى و غيره است؛ كه اميدواريم اين مجموعه‌هاى گرانبها بصورت مطلوب و مناسب طبع شده و در اختيار تشنگان‌ معارف و علوم قرار بگيرد، إن شآء الله.

آثار و بركات اين روحيّه را بطور فراوان در كتابهايشان ميتوان مشاهده نمود. و بعنوان روشن‌ترين مصداق قابل مراجعه بخش دوّم (بخش مصاحبات) كتاب ارزشمند «مهر تابان» است كه گوشه‌اى از مجالس خصوصى ايشان با علّامه طباطبائى رضوان الله تعالى عليه است و انبوهى از سؤالهاى متنوّع به همراه جوابهاى مرحوم علّامه طباطبائى را در بر دارد.

خودشان در اين باره مى‌نويسند:

«... مرحوم استاد، پيوسته مجلسشان پر فيض و حاوى همه گونه بهره‌مندى‌ها و استفاده‌ها بود، و اين حقير از سابق الأيّام آثار مترشّحه از اين مجلس را مغتنم مى‌شمرده و ثبت و ضبط مى‌نمودم؛ و بالأخص در مدّت چهار ماه از صفر المظفّر تا جمادى الاولى يكهزار و چهار صد هجريّه قمريّه كه آن مخدوم معظّم در طهران اقامت داشتند و در غالب از روزها يكى دو ساعت از آثار مجلسشان بهره‌مند مى‌شدم و مطالب مورد سؤال و پرسش را يادداشت ميكردم ...[۱]»

توجّه به علوم اصلى‌

البتّه اين عطش فراوان براى فراگيرى چنين نبوده است كه حساب نشده باشد و ايشان را بدنبال خود به هر سمتى بكشاند، بلكه ايشان پس از ورود به طلبگى و آشنائى با معارف إلهى تمام همّت خويش را در بهره‌ورى گسترده در زمينه علوم اسلامى و آنچه بدان مربوط مى‌شود متمركز ساختند، و از پرداختن به علوم ديگر كه حتّى گاهى فراگيرى‌اش براى همه كس دست نميدهد و براى ايشان فراهم مى‌شده است نيز پرهيز مى‌نمودند. مورد ذيل نمونه‌اى از آن موارداست:

«اين حقير روزى به منزل يكى از بزرگان و دانشمندان اهل خطابه و منبر بجهت ديدن او كه در شهر ما وارد شده بود رفتم، و او مى‌گفت: من كيميا دارم و ميخواهم آن را به شما بدهم. من گفتم: من لازم ندارم. گفت: چرا؟ من تا بحال به أحدى نداده‌ام.

گفتم: در سالهاى جوانى كه در مدرسه طلّاب درس ميخواندم، از كثرت اشتغال و مطالعه از خدا تقاضا داشتم كه اى كاش براى من شبانه روز از بيست و چهار ساعت قدرى بيشتر مى‌شد تا من ميتوانستم استيفاء حظوظ علمى را بنمايم؛ و تا بحال هم نشده است كه عمر خود را صرف جمع‌آورى مال نمايم؛ اينك سزاوار نيست طلا و نقره‌اى بدست آورم‌

تو به غير علمِ عشق ار دل نهىسنگ استنجا به شيطان مى‌دهى‌
لوح دل از فضله شيطان بشوىاى مدرّس درس عشقى هم بگوى‌

آن بزرگ بر من دعا كرد و تحسين نمود. [۲]»

استنساخ كتب علمى‌

از ديگر نمونه‌هاى شدّت اشتياق ايشان به علم و معرفت، نسخه بردارى از آثار علمى چاپ نشده است كه در طول زندگى ايشان بچشم مى‌خورد.

به گونه‌اى كه خود اشاره فرموده‌اند كتابهاى ذيل را به خطّ شريف خود استنساخ نموده‌اند:

۱- نسخه بردارى از «رساله سير و سلوك منسوب به بحرالعلوم» كه در اختيار مرحوم آقا شيخ عبّاس طهرانى بوده است، در ايّام تحصيل در قم‌

۲- تصحيح اين نسخه از روى نسخه مرحوم آيت الله حاج شيخ عبّاس هاتف قوچانى، وصىّ آيت الله حاج سيّد على قاضى أعلى الله مقامه الشّريف، در ايّام تحصيل در نجف اشرف.

۳- نسخه بردارى مجدّد از «رساله سير و سلوك» كه در اختيار مرحوم علّامه طباطبائى أعلى الله مقامه الشّريف بوده و ايشان خود از روى نسخه آقا سيّد أبو القاسم خوانسارى رضوان الله تعالى عليه در سال ۱۳۵۴ هجرى قمرى استنساخ فرموده بودند. استنساخ آقا از روى نسخه علّامه طباطبائى در سال ۱۳۷۶ هجرى قمرى انجام گرفته است.[۳]

۴- نسخه بردارى از روى رساله‌هاى نُه گانه مرحوم علّامه طباطبائى كه در آن هنگام به طبع نرسيده بوده، به نامهاى:

رساله در توحيد، رساله در أسماء الله، رساله در أفعال الله، رساله در وسائط، رساله الإنسان قبلَ الدّنيا، رساله الإنسان فى الدّنيا، رساله الإنسان بعدَ الدّنيا، رساله در نبّوت و امامت، رساله در ولايت.

خود آقا به استنساخ اين رسائل كه از آثار گرانقدر علّامه طباطبائى ميباشند و ايشان از روى خطّ مؤلّف نسخه بردارى كرده‌اند در سه جا، و به هنگام نقل مطلبى از آنها اشاره فرموده‌اند.[۴]

۵- نسخه بردارى از روى رساله «لقاء الله» تأليف آية الحقّ و سند العرفان مرحوم آية الله ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى أعلى الله درجاتِه السّامية، كه در ايّام طلبگى در قم در سال ۱۳۶۸ هجرى قمرى به انجام رسانده‌اند. [۵]

۶- نسخه بردارى از روى كتاب «ضيآءُ المَفازات، فى طُرُق مشايخ الإجازات» تأليف آيت الله حاج شيخ آقا بزرگ طهرانى؛ در سالهاى تحصيل در نجف اشرف.

مرحوم آقا در روى جلد اين يادگار ارزشمند نوشته‌اند: اين نسخه را از روى نسخه مؤلّف أطال اللهُ ظلَّه استنساخ نموده‌ام.[۶]

خود مرحوم حاج شيخ آقا بزرگ طهرانى هم در پايان اجازه‌اى كه به ايشان داده‌اند- و آن را إن شآء الله خواهيم آورد- مى‌نويسند:

به او اجازه دادم كه از مشايخ من نقل حديث كند: آنانى كه طُرق رواياتشان را در نمودار مفصّل درختى كه تنظيم كرده‌ام ذكر نموده و نام آن را «ضيآء المفازات فى طُرق مشايخ الإجازات» گذارده‌ام. و اين اثر را به او دادم تا براى خود از روى آن استنساخ نمايد. [۷]

لازم به ذكر است كه اين اثر حاج شيخ آقا بزرگ طهرانى أعلى الله مقامه الشّريف به شكل نمودار درختى تنظيم شده و خود ايشان در همين اجازه از آن به «شجره» تعبير مى‌كنند، و آقا هم به همان صورت استنساخ نموده‌اند كه اميدواريم روزى بنحوى زيبا و عالى طبع و نشر يابد.

سفرهاى علمى تحقيقى‌

روحيّه فوق العاده حضرت آقا رضوان الله عليه آنچنان بود كه هرگز در راه كسب مطلبى كه ضرورتش را تشخيص ميدادند لحظه‌اى درنگ نمى‌فرمودند، و اگر با مراجعه‌هاى مداوم و پى‌گير به منابع مربوطه مطلب حل نمى‌شد آنرا به فراموشى نمى‌سپردند و از كنارش بى‌تفاوت يا به اجمال عبور نمى‌كردند؛ بلكه‌ براى كشف حقيقت و فهم صحيح مطلب به تكاپو افتاده و از راه‌هاى ديگرى اقدام مى‌نمودند.

به عنوان نمونه موردى را كه خودشان به مناسبت بيان بُعد عظيم معرفتى استاد بزرگوارشان علّامه طباطبائى أعلى الله مقامه الشّريف اشاره ميفرمايند نقل مى‌كنيم:

«درست به خاطر دارم، شبى در طهران كه به كتاب «سير و سلوك» منتسب به مرحوم آية الله بحرالعلوم نجفى أعلى الله تعالى درجتَه شرح مى‌نوشتم دچار اشكالى شدم. هر چه فكر كردم مسأله حلّ نشد. و تلفن خود كار در شهرهاى ايران هنوز دائر نشده بود، لذا شبانه براى اين مهم عازم قم شدم. قريب نيمه شب بود كه وارد به قم شدم و در مهمانخانه بلوار شب را به صبح آوردم. صبحگاه پس از تشرّف به حرم مطهّر و زيارت قبر حضرت معصومه سلام الله عليها به خدمت استاد رسيدم و تا قريب ظهر از محضر پر بركتشان بهره‌مند شدم؛ و نه تنها آن مسأله، بلكه بسيارى از مسائل ديگر را حل كردند و جواب دادند.[۸]»

سعه و عمق أبعاد علمى‌

همانگونه كه در فصل گذشته در بيان ديدگاه حضرت آقا راجع به حوزه و طلّاب، نظريّه ايشان بطور مبسوط پيرامون سطح علمى عالمان دينى مطرح شد، و ضرورت بهره‌مندى آنان از علوم پايه، و تخصّص و صاحب نظر بودنشان در آنها براى رسيدن به اجتهاد واقعى در فقه و تفسير اثبات گرديد؛ بايد دانست كه معظّمٌ له خود در علوم متداول حوزوى با همه تنوّع و گستردگى كه دارد در سطح أعلى، خبره و صاحب نظر بودندنكته قابل توجّه آنست كه عالمان و انديشمندان داراى مراتب مختلفى هستند: برخى از آنان با تلاش و جدّيّت، اطّلاعات مختلف علمى را در رشته معيّنى بدست مى‌آورند و بصورت پايگاهى از اطّلاعات علمى در مى‌آيند كه از دانش متراكمشان هم خود و هم ديگران بهره مى‌برند.

و گروهى ديگر كسانى هستند كه نه تنها در جمع‌آورى اطّلاعات علمى در رشته خاصّى موفّق و فعّال هستند بلكه بخاطر برخوردارى از هوش و حافظه قوى و ذوق و ابتكار و قدرت تعمّق و تدبّر در مسائل و بهره‌مندى از سرعت انتقال با كنار هم چيدن اندوخته‌هاى علمى خويش به نكاتى جديد مى‌رسند و نوآورى‌هائى را نيز مطرح مى‌سازند.

حضرت آقا نيز بخاطر داشتن هوش و استعداد فوق‌العاده و پشتكار و جدّيّت خستگى ناپذير و توفيق ادراك محضر بزرگان علم و معرفت در رشته‌هاى مختلف حوزوى كه هر يك صاحب نظر بوده‌اند، در تمامى علوم متنوّع و جارى در حوزه‌هاى علميّه شيعى در سطحى عالى قرار داشته و ابداعاتى را نيز به منصّه ظهور رسانده‌اند؛ كه حقّاً اعطاء لقب پر معناى «علّامه» به ايشان را مدلّل مى‌سازد.

پانویس

۱. «مهر تابان» ص ۱۳۹

۲. « امام شناسى» ج ۱۲، تعليقه ص ۲۹۱. در ص ۱۸۲ از همين كتاب در بيان شيوه تحصيل آقا در نجف أشرف نيز گذشت كه فرمودند: «من أبداً اوقات تحصيلى خود را صرف غير علوم متعارفه در حوزه نمى‌كنم.»

۳. هر سه مورد در «رساله منسوب به بحرالعلوم» ص ۱۳ و ۱۴ ذكر شده است‌

۴. « توحيد علمى و عينى» ص ۲۹۰، تعليقه ۱؛ «امام شناسى» ج ۵، ص ۲۲، تعليقه ۱؛ و «ولايت فقيه در حكومت اسلام» ج ۱، ص‌۲۷

۵. « الله شناسى» ج ۲، ص ۹۰، تعليقه ۱

۶. «جنگ خطّى ۱۱» ص۱۸۱‌

۷. همان مصدر، ص ۲۱۹، متن اجازه مرحوم حاج شيخ آقا بزرگ طهرانى‌

۸. «مهر تابان» ص ۱۰۷