علامه طهرانی میفرمودند:براى كسانى كه مشتاق و طالب لقاء حضرت پروردگارند و به دنبال استاد طريق مىباشند، دو مطلب را بيان كنيد كه با آن از استاد مستغنى مىگردند:
أوّل: داشتن إخلاص در عمل، و دوّم: خواندن تمام و كمال دوره علوم و معارف إسلام؛ چرا كه يك دوره معارف حقّه را در اين كتابها آوردهام. به نحوى كه اگر كسى اين كتب را با إخلاص بخواند نفسش به معانى و معارف حقّه آن متحقّق مىشود و چون نفسش به اين معارف متحقّقشد مسير خود را به سوى خداوند روشن مىبيند.
نویسنده: آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی
منبع: نور مجرد صفحه ۵۸۸ تا ۵۹۰
غرض از سير و سلوك، تصحيح ذهن و ايجاد نگرشى توحيدى به عالم هستى و نيز تحقّق نفس به علوم و معارف إلهى مطابق با واقع است، چرا كه حقيقت انسان كه در روز قيامت ظاهر شده و انسان إلىالأبد از مائده آن بهرهمندمىشود همان عقائد و انديشههاى اوست و بس.
اى برادر تو همين انديشهاى | ما بقى تو استخوان و ريشهاى | |
گر گُل است انديشه تو، گلشنى | ور بود خارى، تو هيمه گلخنى[۱] |
و لذا ارتحال از دنيا با تصويرى نادرست از توحيد حضرت پروردگار و إدراكى ناقص يا اشتباه از أسماء و صفات إلهى موجب كمبهرگى انسان از عالم آخرت مىشود.
در روايتى آمده است كه: وقتى خداى عزّوجلّ در قيامت با حقيقت و واقعيّت خود بر بندگان تجلّى ميكند، آنها خدا را نمىشناسند و مىگويند: نَعوذُ بِاللَـهِ مِنْكَ! أمّا وقتى خداوند مطابق با اعتقاد و تصوّرى كه از او در ذهن خود دارند ظاهر مىشود، او را شناخته و در برابر او به سجده مىافتند؛ إنَّ الْحَقَّ يَتَجَلَّى يَوْمَ الْقِيَمَةِ لِلْخَلْقِ فى صورَةٍ مُنْكَرَةٍ، فَيَقولُ: أَنَا رَبُّكُمُ الاْءعْلَى. فَيَقولونَ: نَعوذُ بِاللَهِ مِنْكَ، فَيَتَجَلَّى فى صورَةِ عَقآئدِهِمْ فَيَسجُدونَ لَهُ.[۲]
علاّمه والد قدّساللـهنفسهالزّكيّه در أواخر عمر به جهت كثرت أمراض و اشتغالات مربوط به تأليف «دوره علوم و معارف اسلام» فرصتى براى پذيرش و تربيت شاگردان نداشتند و مىفرمودند: براى كسانى كه مشتاق و طالب لقاء حضرت پروردگارند و به دنبال استاد طريق مىباشند، دو مطلب را بيان كنيد كه با آن از استاد مستغنى مىگردند:
أوّل: داشتن إخلاص در عمل، و دوّم: خواندن تمام و كمال دوره علوم و معارف إسلام؛ چرا كه يك دوره معارف حقّه را در اين كتابها آوردهام. به نحوى كه اگر كسى اين كتب را با إخلاص بخواند نفسش به معانى و معارف حقّه آن متحقّق مىشود و چون نفسش به اين معارف متحقّقشد مسير خود را به سوى خداوند روشن مىبيند.
آرى بامطالعه و اُنس با دوره علوم و معارف اسلام، نفس سالك با جان مؤلّف پيوند خورده و هامون نفس از آن چشمه حقيقت إشراب مىشود، و با مجاهدت و مراقبت، مستعدّ قبول أنوار إلهى گشته و در أثر آن، نفس او، قدسى مىشود و لذا با عنايت إلهى ميتواند به مرحله فناء و اندكاك در ذات ربوبى برسد.