نویسنده: حضرت علامه آیت الله حسینی طهرانی
منبع: آیت نور صفحه ۴۲۵
مرحوم علامه طهرانی علوم پايه و ادبيّات عرب را بخوبى فرا گرفته و بصورتى زيبا از آنها استفاده كاربردى مىنمودند. در غالب مباحثى كه وارد شده و از آيات و روايات استفاده ميكردند، از توجّه به نكات ادبى در نحوه فهم صحيح و كامل معنى غافل نبودند، و آنجا كه يك نكته ادبى خاص و ملاحظه آن، در فهم معناى دقيقتر مؤثّر بوده آنرا تذكّر داده و در تشريح آن تلاش ميكردند. نمونههائى از اين قبيل را در تفسير آيات قرآنى كه در آغاز هر بحث از مباحث «الله شناسى» (خصوصاً در آيات مربوط به مبحث لقاء الله)، «امام شناسى»، «معاد شناسى» و «ولايت فقيه» آوردهاند ميتوان يافت.
اين دقّت بر نكات ادبى در برخورد با آيات و روايات كه از استحكام و متانتى خاص برخوردار بوده و سرشار از دقائق و لطائف گفتارى ميباشد، در يك محور خلاصه نمىشود بلكه دامنه وسيعش توجّه به نكات صرفى و نحوى و ظرافتهاى معانى و بيان و دقائق لغوى همه و همه را در بر مىگيرد.
ايشان اين تسلّط ادبى را لازمه كار عالم دينى دانسته و طلّاب را به دقّت و تعمّق در تحصيل تشويق مىنمودند، و در مجامع و محافل طلبگى بعضا آنها را با طرح سؤالات ادبى مىآزمودند و جواب صحيح را مورد تحسين قرار ميدادند.
لغت
بى شكّ در فهم يك معناى كامل و صحيح و دقيق، توجّه به لغت و ريشه آن و نحوه سريان معنى ريشه در شاخهها و فروع، و فرق لطيف لغات مترادف،و انتخاب بهترين معنى مناسب با مقام؛ نقش اساسى دارد.
و آقا بر اين مطلب تأكيد داشتند، و خودشان اوّلًا براى فهم معنى كلمه به كتابهاى اصلى لغت مراجعه ميكردند و از استناد به كتب لغت رده دوّم و سوّم پرهيز داشتند.
وثانيا در مقام فهم مطلب، تنها به مراجعه به يك كتاب اكتفا نمىكردند بلكه چندين كتاب اصلى و ريشهاى در لغت را ملاحظه مىنمودند.
و ثالثا به دنبال ريشه اصلى لغت بوده و تا آنجائى كه اين ريشهيابى در تعميق فهم مطلب تأثير داشت آن را رديابى ميكردند. مثلًا در مبحث ولايت با بيان ريشه لغوى «ولىّ»، بحث را زيبا و گويا مطرح كرده اثبات مىنمايند كه «ولىّ الله» كسى است كه بين او و خدا فاصله و حجابى نباشد.[۱]
و رابعا در ترجمه آيات و روايات اگر لغتى بكار رفته بود كه چند معنى داشت و از ميان آنها دو يا سه معنى با متن هماهنگ بود، آن چند معنى را با لطافتى خاص در ترجمه مىگنجاندند، كه فقط آگاهان به مطلب از اين دقّت و گسترده نگرى مطّلع مىشوند.
و خامسا به كتابهاى لغوى مورد عنايت بزرگان توجّه خاص داشتند. چنانچه در همان مبحث ولايت در بيان معنى لغوى آن از كتب ارزشمند لغت، سه كتاب را بالخصوص نام برده و نقل مىكنند كه مرحوم آية الله بروجردى رحمة الله عليه در بين كتابهاى لغت به اين سه كتاب اتّكاء و اعتناء فوق العاده داشتند و هميشه در دسترس ايشان بود و مورد مطالعه قرار ميدادند: «لسان العرب»، «صحاح اللغة»، «مصباح المنير». [۲]
با توجّه به اين مطالب، ايشان در ترجمه متون ادبى آنچنان زيبا قلم مىزنند كه جا دارد انسان پس از خواندن آن مجدّدا به متن عربى مراجعه كند تا به جان سخن و حلاوت آن كلام دست پيدا كند. نمونههائى از اين موارد را در ترجمه أشعار عربى در مورد ولايت أمير المؤمنين عليه السّلام از سيّد حميرى گرفته تا ابن أبى الحديد در مجلّدات «امام شناسى»، و همچنين ابيات توحيدى عرفانى از ابن فارض و ديگران در مجلّدات «الله شناسى» و «معاد شناسى» و ... بخوبى ميتوان مشاهده نمود.