کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > سیره > سیره علمی > سیره عبادی سلوکی > نمونه هایی از انصراف علامه طهرانی از اداره عالم کثرت

نمونه هایی از انصراف علامه طهرانی از اداره عالم کثرت

مربوط به دسته های:
سیره عبادی سلوکی -

نویسنده:آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی

منبع: کتاب نور مجرد، صفحه۲۲۴

فهرست
  • ↓۱- نمونه‌هائى از انصراف مرحوم علاّمه از اداره عالم كثرت

نمونه‌هائى از انصراف مرحوم علاّمه از اداره عالم كثرت

در زمان صباوت و كودكى اين حقير كه آغاز طلوع عوالم توحيدى براى علاّمه آيت‌اللـه والد بود و هنوز اين حقائق در ايشان متمكّن نگرديده بود، گاهى نشانه‌هايى از اين قبيل آشكار مى‌شد، و با وجود اينكه سعه روحى بسيارى داشتند ولى در آن دوران گاه آتش عشق خدا چنان شديد شده و انقلاب أحوالى عجيب پيدا مى‌كردند كه از توجّه به عالم كثرت و اداره آن منصرف مى‌شدند.

آن زمان حقير حدود ۷ يا ۸ سال داشتم، ايشان با وجودى كه به وضع لباس خود هنگام خروج از منزل و عزيمت به مسجد مقيّد بودند ولى بعضا پيش مى‌آمد كه فراموش مى‌كردند عمامه بر سر بگذارند.

يكبار مسافتى را بدون عمامه رفته بودند كه حقير خود را به ايشان رسانده و عرض كردم: بدون عمامه رفته‌ايد، متذكّر شده و برگشتند. نسبت به جوراب و نعلين و أمثال اينها نيز همينطور بودند.

خودشان مى‌فرمودند:

بعضى وقت‌ها مى‌شد كه مسيرى طولانى را طىّ كرده بودم كه ناگهان مى‌ديدم نعلين‌ها را اشتباه پوشيده‌ام و رنگ آنها با هم متفاوت است، نه راه پيش داشتم و نه راه پس و ناچار بودم به همان شكل به مسجد بروم.

در مسير حركت به سوى مسجد گاهى خدمت ايشان سلام مى‌شد و ايشان أصلاً متوجّه نمى‌شدند، و حقير خدمتشان عرض مى‌كردم: آن آقا به شما سلام كردند، مى‌فرمودند: هر كس سلام ميكند شما فوراً به بنده اطّلاع دهيد كه جواب دهم.

حال ايشان در آن دوران بسيار عجيب بود، ولى اين وضعيّت زياد به طول نيانجاميد و كم‌كم اين آتش عشق از مرحله ظهور و بروز گذشت و در دل و جانشان نشسته و مستقرّ گرديد.

بطور كلّى طلوع اين حقايق براى هر يك از اولياء خدا ظرف و موعدى دارد، أمّا براى علاّمه والد رضوان‌اللـه‌تعالى‌عليه بسيار سريع و زود طلوع كرده و ايشان با آن عشق و شور و نشاط زائدالوصفى كه در سلوك سبيل لقاء حضرت أحديّت داشتند، به سرعت اين مراحل را طى نموده و دولت وصل پرده از چهره خويش بر گرفت و ايشان در مقام بقاء متمكّن گرديدند.

بارى، ايشان در هر امرى كه وارد مى‌شدند، چه در وادى علم و چه در وادى عمل، با تمام وجود پا در ميدان مى‌گذاشتند.