نویسنده:آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی
منبع: کتاب نور مجرد
حضرت علامه والد (ره) بارها به آيه كريمه:
فَلْيَنظُرِ الاْءِنسَـنُ إلَى طَعَامِهِ [۱] استشهاد كرده و مىفرمودند:
در اين آيه به تأمّل و تدبّر در طعام امر شده است و معناى ظاهرى آن تدبّر در غذاى جسمانىاست كه پاكاست يا نجس، حلالاست يا حرام؟ و از كجا آمدهاست؟ و معناى باطنى آن تفكّر در غذاى روحانى است، يعنى ببيند غذاى نفس را از كدام مائده بر مىگيرد؟ آيا بر سر سفره وحى نشسته است؟ وقتى از امام باقر عليهالسّلام از تفسير اين آيه سؤال كردند، حضرت فرمودند: عِلْمُهُ الَّذى يَأخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُه.[۲]«يعنى ببيند علمى را كه با آن جان خود را مىپروراند از چه كسى مىگيرد.»
مىفرمودند:
سالك در باره غذا قاعده: خُذْ بالاِحتياطِ فى جَميعِ ما تَجِدُ إلَيهِ سَبيلاً [۳] را شعار خود سازد. لذا از غذاهاى زيانآور و موادّ بستهبندى و محصولاتى كه به طرز سالمى تهيّه نشده بود نهى فرموده و خود ايشان در اين مسائل به شدّت دقّت مىورزيدند. خصوصا از نوشابههاى گازدار كه جزء لاينفكّ غذاى خانوادهها قرار گرفته به شدّت نهى مىكردند و مىفرمودند: نوشابههاى موجود هم مضرّ است و هم مشتبه.
برخى از متخصّصين مدّعىاند كه در أنواعى از نوشابهها [۴] به نسبت بسيار كمى الكل به كار رفته است! اين نسبت اگر چه يكبههزار باشد باز نجس بوده و نوشيدن آن جائز نيست و بر فرض شكّ و إجراى أصل برائت تنها حكم تكليفى آن برداشته شده [۵]
همچنين توضيح مختصرى پيرامون نظر شريفشان درباره موضوعات مستنبطه در رسالهنكاحيّه ص ۲۸۸ تا ص ۲۹۰ و نيز ص ۳۲۰ مرقوم فرمودهاند.
[/پانویس]
أمّا آثار وضعى آن به قوّت خود باقىاست. و از طرفى آيا با وجود نوشيدنىهاى حلال و طيّب مانند شربت بيدمشك يا دوغ، به سراغ اين نوشابههاى مشتبه رفتن براى استفاده خود يا ميهمان، صحيح است؟
۱. عبس. آيه ۲۴
۲. كافى، ج ۱، ص ۵۰.
۳. بحارالأنوار، ج ۱، ص ۲۲۶: «در تمامى امورى كه مىتوانى احتياط كنى احتياط را پيشه خود ساز.»
۴. مضرّات و شبهات موجود در نوشابههاى گازدار (ت)
حضرت علاّمه والد در جُنگخطّى، شماره ۱۹، ص ۴ از بعضى أطبّاء نقل فرمودهاند كه: در «پپسى كولا» مقدارى از آنزيم لوزالمعده خوك هست كه طبيعةً موجب نجاست تمام آن مىشود و از اينرو در اين أواخر از نوشيدن كولاهاى خارجى به شدّت منع مىكردند.
۵. در أواخر عمر شريفشان مىفرمودند: تمسّك به أصل برائت براى حلّيّت نوشابه صحيح نيست و به اقتضاى: فَلْيَنظُر الإنسَـنُ إِلَى طَعَامِهِ (آيه ۲۴، از سوره ۸۰: عبس) در اين موارد بايد تحقيق كرد و در غير اين صورت، احتياط نمود. و گويا نظر شريفشان بر اين بود كه در موضوعات مستنبطه تشخيص موضوع به عهده ولىّ فقيه و حاكم شرع است.
حاكم شرع همچون فرمانده و جلودار لشگر است كه بر زندگى مردم ولايت دارد و در همه شؤون بايد پاسدار و نگهبان ايشان باشد و از أبعاد مهمّ آن، مسأله تغذيه است.
موضوعات مستنبطه در موادّغذايى ابتدا از سوى ولىّفقيه بايد بررسى شود و پس از تحقيق و تجويز ايشان، مردم مجاز به استفاده هستند و مكلّف خود نمىتواند در اين موارد، أصل جارى كند، چنانكه در شبهات حكميّه مجاز به اجراى أصل نيست.
از اينرو فقيه نمىتواند با تمسّك به اينكه تعيين موضوع به دست مكلّف است، مردم را به حال خود بسپارد.
در كتاب شريف وظيفه فردمسلمان در إحياى حكومتإسلام ضمن پيشنهاد هفدهم مىفرمايند: چه سرمايههاى بىحساب، صرف خريدارى كولاها مىشود، در حالىكه مادّه آن را از خارج مىآورند و معلوم نيست از چه مىگيرند. بعضى از محقّقين گفتهاند: بعضى از موادّ آن جز با الكل قابل حلّشدن نيست و مادّه منعش مثل نكوتين به مقدارى در آن موجوداست و ضرر آن براى معده و دستگاه گوارش مسلّماست. مردم هم هجوم مىآورند بر خريد آنها بدون دقّت و تأمّل و با قاعده: كُلُّ شَىءٍ لَكَ طاهرٌ حتّى تَعلَم أنّه قَذِرٌ و قانون: كُلُّ شَىءٍ لَكَ حَلالٌ حتّى تَعلَم أنّه حرامٌ، حكم به طهارت و حلّيّت نموده و آيه قرآن را كه:
فَلْيَنظُرِ الإنْسَـنُ إِلَى طَعَامِهِ مىباشد فراموش كردهاند. حكم به حلّيّت و طهارت آن منوط به حاكم شرع و فقيه است، زيرا مانند موضوعات مستنبطه مىباشد كه عرف عامّ را براى تشخيص آن، راهى نيست.
بر عهده فقيه است كه در مادّه أصلى و تركيبات آنها و أشباه آنها، تحقيق و تفحّص به عمل آورد و صلاح و فساد آنها را از جهت فرد و اجتماع و اقتصاد و بهداشت در نظر بگيرد و حكم به جواز يا عدم جواز بنمايد. [پانویس]جُنگخطّى، ج ۲۲، ص ۷۲