کانال تلگرام نورمجرد

فکر

مربوط به دسته های:
سیر و سلوک -

أمّا فكرى كه در روايات بر آن ترغيب أكيد شده و در مسير سلوك بدان سفارش مى‌شود، اصل آن عبارت است از «توجّه و حركت‌دادن قلب به آيات آفاقيّه و أنفسيّه و تأمّل و مداقّه در صنع و سير آنها»و رابطه متقابلى با نفى خواطر دارد و هر كدام ممدّ ديگرى است.

نویسنده: آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی

منبع: نور مجرد۴۷۷ و ۴۷۸

فهرست
  • ↓۱- تعريف و اقسام فكر
  • ↓۲- در مكّه توجّه به توحيد و در مدينه توجّه به ولايت رسول‌اكرم صلّى‌الله‌عليه‌وآله بايد باشد
  • ↓۳- نوشتارهای وابسته
  • ↓۴- پانویس

تعريف و اقسام فكر

أمّا فكرى كه در روايات بر آن ترغيب أكيد شده و در مسير سلوك بدان سفارش مى‌شود، اصل آن عبارت است از «توجّه و حركت‌دادن قلب به آيات آفاقيّه و أنفسيّه و تأمّل و مداقّه در صنع و سير آنها»[۱] و رابطه متقابلى با نفى خواطر دارد و هر كدام ممدّ ديگرى است.

و داراى أقسام مختلفى مى‌باشد: گاه تفكّر در آيات آفاقيّه و تأمّل در ربط موجودات با خداوندمتعال و سريان علم و قدرت حضرت حقّ در آنهاست، و گاه تأمّل و تفكّر در نفس خود انسان است منحصرا، و گاه تفكّر در عدم است، و گاه تفكّر در سريان توحيد در عالم و فقر محض‌بودن نفس و ارتباط آن با خالق، و گاهى تفكّر در إحاطه حقيقت ولايت بر همه موجودات و اتّصال موجودات با خداوند متعال از آن طريق، و گاه تفكّر در مرگ و انتقال نفس به نشئه آخرت، و غير ذلك كه هر كدام از آنها مربوط به مرحله‌اى است و به حسب درجات سالك و گاه به حسب شرائط، وى را به آن ملتفت مى‌نمودند.

تفكّر در مرگ بيشتر براى مبتديان است، و تفكّر در نفس و توجّه به نفس را به سالكان راه‌رفته كه از قدمهاى ابتدائى گذشته و محبّت خداوند در دلشان تا حدودى راسخ‌شده و زمينه براى توجّه به نفس و جمع‌كردن خود در ايشان فراهم شده بود دستورمى‌دادند، و تفكّر در عدم را به اوحدىّ از افراد مى‌فرمودند.[۲]

در مكّه توجّه به توحيد و در مدينه توجّه به ولايت رسول‌اكرم صلّى‌الله‌عليه‌وآله بايد باشد

به شاگردانى كه به مكّه‌مكرّمه و مدينه‌منوّره مشرّف‌مى‌شدند مى‌فرمودند: در مكّه تمام توجّهتان به عظمت توحيد باشد، به خانه خدا نيز كه نظر مى‌كنيد توجّه به عظمت توحيد داشته باشيد؛ و در مدينه توجّهتان به ولايت حضرت رسول اللـه صلّى‌اللـه‌عليه‌وآله‌وسلّم و نفس نفيس آن‌حضرت كه تمام عالم وجود را گرفته است باشد.

نوشتارهای وابسته

پانویس

۱. لبّ‌اللباب، ص ۹۵.

۲. در نامه مرحوم آية‌الحقّ‌والعرفان حاج‌ميرزاجوادآقا ملكى‌تبريزى به مرحوم آية‌اللـه حاج‌شيخ‌محمّدحسين اصفهانى در شرح طريقه مرحوم آية‌الحقّ حاجّ‌ملاّحسينقلى‌همدانى رضوان‌اللـه‌عليهم آمده است:

‎ و أمّا فكر، براى مبتدى مى‌فرمودند: در مرگ فكر بكن تا آن‌وقتى كه از حالش مى‌فهميدند كه از مداومت اين مراتب گيج شده، فى الجمله استعدادى پيداكرده، آنوقت به عالم خيالش ملتفت مى‌كردند يا آنكه خود ملتفت مى‌شد. چند روزى همه روز و شب فكر در اين ميكند كه بفهمد هرچه خيال ميكند و مى‌بيند خودش است و از خودش خارج نيست. اگر اين را ملكه ميكرد خودش را در عالم مثال مى‌ديد يعنى حقيقت عالم مثالش را مى‌فهميد و اين معنى را ملكه ميكرد. آنوقت مى‌فرمودند بايد فكر را تغيير داد و همه صورت‌ها و موهومات را محو كرد و فكر در عدم كرد، و اگر انسان اين را ملكه نمايد لابد تجلّى سلطان معرفت خواهد شد، يعنى تجلّى حقيقت خود را به نورانيّت و بى‌صورت و حدّ و كمال بهاء فائز آيد، و اگر در حال جذبه ببيند بهتر است.û (توحيدعلمى‌وعينى، ص ۳۳ و۳۴)