کانال تلگرام نورمجرد
نور مجرد > سیره > سیره علمی > علامه طهرانی و فلسفه و حکمت > علامه طهرانی و فلسفه و حکمت

علامه طهرانی و فلسفه و حکمت

مربوط به دسته های:
علامه طهرانی و فلسفه و حکمت -

علامه طهرانی در مشى فلسفى خود، بر طريقه مرحوم صدر المتألّهين كه قهرمان ميدان فلسفه اسلامى و طرّاح حكمت متعاليه است پايدار بوده و وى را مى‌ستودند. و تفكّر عقلانى و سابقه انديشه فلسفى عقلى انسان را مستقيم و غير مستقيم برخاسته از مكتب انبياء الهى شمرده و فلاسفه بزرگ يونانى را از شاگردان بزرگ انبياء و حكماى الهى معرّفى مى‌نمودند.

منبع: آیت نورصفحه۴۷۰تا۴۷۱

فهرست
  • ↓۱- عدم تضاد بین عقل و قلب و وحی
  • ↓۲- پانویس

عدم تضاد بین عقل و قلب و وحی

حضرت علّامه أعلى الله مقامه الشّريف همچون ديگر بزرگان علم و معرفت، و بر خلاف ظاهرگرايان، معتقد بودند كه عقل و قلب سليم همان سخن وحى را ميگويند، و اين سه هيچ تضادّ و تزاحمى با هم نداشته و محصول قرآن و برهان و عرفان يك چيز بيشتر نيست. و البتّه اين ثمره عقل و قلب سليم است؛ يعنى عقل برهانى و قلب پاك شده از زنگار كدورتهاى طبيعت و هوى و هوس.

لذا از تنگ نظرى نسبت به فلسفه به شدّت نكوهش كرده و طلّاب را به فرا گرفتن علوم عقلى امر مى‌نمودند. و علوم عقلى را نه به عنوان مكتبى در برابر قرآن و عترت بلكه ابزارى لازم و ضرورى براى فهم حقائق قرآنى و روائى دانسته؛ و همانگونه كه در مواضع متعدّدى از «دوره علوم و معارف اسلام» مشاهده مى‌شود، درباره فلسفه و حكمت و تثبيت آن مطالبى را مفصّلًا بيان داشته‌اند و بر ضرورت آن تأكيد دارند.

البتّه ايشان از به هم آميختن مسائل پرهيز داشته و از فلسفى كردن مباحث‌ به هر بهانه‌اى كه هست نيز گريزان بودند، ولى آنجا كه در فهم مطالب طرح مسائل فلسفى لازم بود دريغ نمى‌نمودند و بقدر فهم مخاطبان مباحث را با زبانى كه براى ديگرانى هم كه از اصطلاحات فنّى فلسفى بى‌بهره هستند قابل استفاده باشد بيان مى‌نمودند.

ايشان اثرى مستقل در فلسفه تدوين ننمودند ولى در آثارشان، در مواردى كه متوقّف بر مسائل فلسفى است همچون مباحثى كه پيرامون توحيد و معاد مطرح است، مباحث فلسفى فراوانى به چشم مى‌خورد. همچون بحث از وحدت وجود و اثبات وحدت شخصى و نفى وحدت تشكيكى در كتاب «مهر تابان» [۱]، و بحث از قاعده بَسيطُ الحقيقةِ كلُّ الأشيآء و پاسخ به شبهه ابن كمونة در كتاب «توحيد علمى و عينى» [۲]، و نيز اثبات معاد جسمانى عنصرى با هفت مقدّمه فلسفى در كتاب «معاد شناسى»[۳]

حضرت آقا در مشى فلسفى خود، بر طريقه مرحوم صدر المتألّهين كه قهرمان ميدان فلسفه اسلامى و طرّاح حكمت متعاليه است پايدار بوده و وى را مى‌ستودند. و تفكّر عقلانى و سابقه انديشه فلسفى عقلى انسان را مستقيم و غير مستقيم برخاسته از مكتب انبياء الهى شمرده و فلاسفه بزرگ يونانى را از شاگردان بزرگ انبياء و حكماى الهى معرّفى مى‌نمودند.[۴]

و همچنين بر اين نكته تأكيد مى‌فرمودند كه عالمان والا مقام شيعى همواره از متفكّران بزرگ در علوم عقلى بوده و شيعيان هميشه در اين علوم پيشگام بوده‌اند، و به همين جهت در مواضع متعدّدى از آثار خود به اين مسأله‌ پرداخته[۵] و رساله‌اى را به معرّفى «افرادى از فقهاء اسلام كه به علم حكمت پرداخته‌اند» اختصاص داده‌اند كه در «جنگ خطّى ۷» ص ۳۴۷ تا ص ۳۵۶ آمده است‌

پانویس

۱. «مهر تابان» ابحاث فلسفى، ص ۱۹۷ تا ص ۳۰۱

۲. «توحيد علمى و عينى» تذييل ششم، ص ۲۷۸ تا ص ۲۹۸

۳. «معاد شناسى» ج ۶، ص ۱۷۶ تا ص ۲۱۰

۴. «الله شناسى» ج ۳، ص ۳۴۶

۵. مانند «روح مجرّد» ص ۱۰۶ و ۱۰۷ و «نگرشى بر مقاله بسط و قبض تئوريك شريعت»، إشكال دوّم‌